تولد امام كاظم عليه السلام:
سال ولادت «128 هـ ق» در زمان حكومت عبدالملك بن مروان بوده است.[1]، نام مادر ايشان حميده محل تولد ابواء. وقتي همسر امام صادق ـ عليه السلام ـ وضع حمل نمود امام فرزند را گرفته ، آداب شرعي ولادت را براي او بجا آورد و بشارت ولادتش را به اصحاب داد و فرمود: «خداوند به من پسري عنايت فرموده كه بهترين مخلوقش است»[2]
امام كاظم، به تدريج دوران كودكي را پشت سر گذارد، و در سايهي پدر بزرگوارشان تربيت مي شد و به درجه اي ازكمال و تهذيب اخلاقي درسن كودكي رسيد امام قسمتي از دوران كودكي خود را، پشت سر گذاشت در حالي كه هر روز به محبت و احترامش افزوده مي شد. و پدر او را مشمول محبت خود قرار مي داد به همين روي پيروان آن حضرت نيز، با توجه و احترام خاص با ايشان برخورد مي كردند.
سيماي ظاهري امام:
قامتي متعدل ، با اندام ميانه و زيبا بود، رنگ چهره اش گندمگون و نوراني و رنگ موهايش مشكي و انبوه چهره اش با صفا و ملكوتي، فاصله دندان هايش گشاد و كتف هايش باز و گسترده، بدنش لاغر و باريك، به طوري كه در حاله اي از ابهت و جلال قرار داشت. هيچ كس آن حضرت را مشاهده نمي كرد، مگر اين كه هيبتش او را مي گرفت و او را گرامي مي داشت.[3]
شخصيت و نبوغ امام در دوران كودكي و قبل از امامت:
هوش و ذكاوت امام كاظم (ع) در نوجواني مشهود و آثار نبوغ و تيز هوشي از رفتار و كردار ايشان نمايان ، به طوري كه باعث اعجاب و ستايش اصحاب و بزرگان قرار گرفته بود. ) تمام صفات پدرانش را، كه ازساير مردم امتياز داشتند همچون بزرگواري، بخشندگي، بردباري، گذشت، علم و … برخوردار بود، در خانواده اي تربيت يافت كه كانون تقوي و حكمت و دانش و ريشه تمام بزرگي ها و فضيلت ها در اسلام به آن خانواده مي رسد. امام كاظم (ع) به مدت بيست سال، با پدرش امام صادق(ع) زيست كه تاريخ انسانيت، نظير او را در علم و ايمان و پرهيزكاري و … جز پدران بزرگوارش سراغ ندارد.
طي اين بيست سال، در كنار فنون دانش و ريزه كاري هاي حكمت و منطق را .فرا گرفت و براي منصب امامتي كه در آينده نزديك به او سپرده مي شد آمادگي يافت. به گونه اي كه در آغاز جواني، مورد مدح و ستايش برترين هاي آن زمان قرار گرفت . و در حل پيچيده ترين مسائل مهارت بي نظير داشت
به اين ترتيب، تمام زمينه هاي تربيت صحيح و شخصيت ساز براي امام عليه السلام، در کنار پدر فراهم بود. مورخان و سيره نويسان، نمونه هايي از اين شخصيت عالي را گزارش نموده اند كه موجب اعجاب و شگفتي است که احاطه امام را در کودکي به انواع علوم و معارف نشان مي دهد[4].
نمونه اي از توانايي هاي علمي امام در نوجواني:
1- گفتگوي امام با ابو حنيفه:
او سفري به مدينه مي كند، تا از امام صادق (ع) در حل مشکلات خود کمک بگيرد . بيرون منزل با کودکي پنج ساله مواجه شد از او سئوالي پرسيد: آن كودك جواب سئوال اورا جامع تر از آنچه او تصور داشت داد بو حنيفه پرسيد اسمت چيست؟
مي گويد: موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن ابي طالب صلوات الله عليهم
ديگربار سئوال ديگر از او پرسيد معصيت مربوط به كيست؟ از جانب خداوند يا بنده؟
امام در پاسخ مي فرمايند:
از سه حال خارج نيست، يا از جانب خداست و هيچ به بنده مربوط نيست، در اين صورت، خدا حق ندارد بنده اي را كه هيچ كاري نكرده مواخذه كند!
و يا مربوط است هم به بنده و هم به خدا، كه خدا تواناترين آن دو است كه شريك و عمل بوده اند در اين صورت براي شريك نيرومند روا نيست كه شريك ناتوان خود را به دليل گناهي كه هر دو در ارتكاب آن برابر بوده اند مواخذه كند!
يا اين كه گناه تنها مربوط به بنده است. در اين صورت خدا اگر بخواهد مي بخشد و اگر خواست كيفر مي دهد و بنده نيازمند كمك است.
ابو حنيفه كه از جواب اين كودك با هوش وفهيم قانع شده بود، بدون ملاقات امام، رفت و با خود مي گفت: نوادگان خاندان رسالت علم را يكي پس از ديگري به ارث برده اند و همگان عالم به همه علوم اند . [5]
مقام علمي امام كاظم در دوران نوجواني :
زماني كه امام صادق (ع) به شهادت رسيد ، امام كاظم (ع) بيست سال بيشتر نداشت و در سن جواني اداره كننده فكري و علمي دانشگاه وسيع و بزرگي بود كه از پدر به ميراث مانده بود. دانشگاهي كه مديريت علمي آن به عهده امام واگذار گرديد در حال توسعه و گسترش و در برگيرنده هزاران استاد و دانشجو بود كه در كلاس هاي مختلف آن از مكتب پرفيض امام صادق عليه السلام دانش آموخته و در پي مدارج عالي تري از دانش و فضيلت بودند، گروه هاي متعددي از متكلمين و فقها و محدثين و مفسرين و … متوجه مقام علمي ـ الهي امام موسي بن جعفر شده و از كمالات و فضائل و دانش بي پايان او حتي در زمان امام صادق عليه السلام ـ استفاده مي كردند.
امام كاظم عليه السلام دانشمند ترين و با فضيلت ترين مرد عصر خويش بود. امام صادق (ع)در باره ي دانش آن حضرت چنين مي فرمايد: «فرزندم موسي به حدي آمادگي علمي دارد كه اگر درباره تمام قرآن، را از او پرسش شود با دانش و علم كافي كه دارد، به تو پاسخ قانع كننده اي مي دهد او كانون فهم، معرفت و انديشه است.»[6]
در وسعت و تبحر علمي او كافي است كه دانشمندان و محدثان در فنون مختلف اسلامي بهره برده وبه آيندگان بازگو نموده اند ازاينرو حضرت به لقب عالم شهرت يافته است. امام صادق (ع) در حالي كه موسي در سنين جواني بودند. فرمود: «علم و حكمت و فهم و سخاوت و آشنايي و حوائج ديني مردم و حسن خلق و معاشرت نيك در او جمع است. او يكي از درهاي رحمت الهي است»[7]
در چهارسالگي درباره اش فرمود: «هو حق والحق معه و منه» او (موسي) حق است و حق با اوست و سرچشمه حق است.[8]
عبادت امام
او عابد ترين فرد زمان خود بوده تا آن جايي كه ملقب به سجاد، صالح و زين المجتهدين شده است.[9]
دركودكي صفوان جمال وارد محضر امام صادق (ع) شده و از پيشواي آينده سؤال کرد . امام فرمود : «صاحب اين منصب كسي خواهند بود كه لهو و لعب در زندگي او راه ندارد» عبدالرحمان بن حجاج گويد: منزل حضرت صادق (ع) رفتم، حضرت در اتاق مخصوص، مشغول عبادت بودند، ايشان دعا مي كردند و موسي آمين مي گفت …[10]
حين تولد جملات آغازينش بود:
شهد الله انه لا اله الا هو و الملائكه و الروح و او لو العلم قائماً بالقسط لا اله الا هو العزيز الحكيم[11]/[12]
كرامات حضرت در دوران كودكي:
1. از ذكريا بن آدم گفته : حضرت رضا(ع) فرمود : پدرم از كساني بود كه در گهواره چون عيسي و يحيي سخن گفت »[13]
محمد بن فضل گفت پيرامون دشمنان اهل بيت از امام صادق (ع) سؤال كردم، ايشان به فرزندشان موسي فرمود: عصا را بياور، دوباره فرمود: «اي موسي آن را بر زمين بزن و دشمنان امير المؤمنين(ع) را به او نشان بده» با عصا بر زمين زد شكافته شد سنگ سياهي پديدار شد ضربه اي به سنگ زد دري باز شد و در آن جا امام دشمنان را نشان دادند كه گرفتار عذاب الهي بودند.[14]
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات