فرصت بینظیرِ پیشرفت ایران
یکی از شیوههای تحلیل و درکِ دقیقتر پدیدههای تاریخی، بررسی «منافع» و «هزینه»های ناشی از رویداد است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در تحلیلی کلان، «منافع و دستاوردهای انقلاب اسلامی» را بیشتر از هزینههای آن میدانند. با نگاهی به تحولات تاریخیِ قبل و بعد از پیروزی انقلاب، این موضوع به روشنی قابل فهم است. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران را براساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای منتشر میکند.
دستاوردهای ملت ایران در جریان انقلاب اسلامی بر اساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای:
۱ قطع وابستگی و دستیابی به استقلال
۲ حاکمیت دین
۳ حاکمیت مردم و استقرار مردمسالاری دینی
۴ احیای عزت
۵ پیشرفت کشور
۶ تأمین عدالت
۷ تأمین آزادی
۸ هویتبخشی به ملتهای مسلمان
* سرمایه منحصربهفرد ملّت ایران
هزینههای انقلاب اسلامیِ ملت ایران اگرچه سنگین بوده اما صدها برابرِ آن منافع به دست آمده است: «انقلاب، سرمایهی ممتاز و منحصربهفرد ملّت ما و کشور ما است. برای بهدست آوردن انقلاب هزینه دادهایم؛ هزینههای سنگینی هم پرداخت شده است امّا صدها برابرِ آن هزینهها، منافع وجود دارد؛ این یک تجارت پرسود است برای ملّت… هرچه جلو آمدیم، هزینهها سبکتر و قابلتحمّلتر، امّا منافع کلانتر و بیشتر شده است.» [۱]
هرچند دشمنان بیرونی و جریانِ غربگرای داخلی از همان ابتدای انقلاب سعی داشته و دارند انقلاب اسلامی را حرکتی کور و بیمنطق و بدون اتکا به محاسبات عقلانی معرفی کنند اما با نگاهی کلان به روند شکلگیری و پیروزی این انقلاب و رویدادهای بعدی آن بهراحتی میتوان نتایج و دستاوردهای آن را مشاهده کرد.
لازمهی درکِ صحیح روند طیشده و رسیدن به نظام محاسباتی دقیق در تحلیلِ هزینه-فایدهی انقلاب اسلامی همین برخورداری از «نگاهِ کلان» است: «اگر ما نگاه کلان به انقلاب و حادثهی پدید آمدن جمهوری اسلامی بکنیم، جزئینگریها نمیتواند ما را گمراه کند… نگرش به جزئیات، یعنی همان برنامهریزی؛ این را ما منکر نیستیم… میخواهیم بگوئیم این نگاه به بخشها و اجزاء و ابعاض موجب نشود که ما غافل بشویم از نگاه به کل. چون نگاه به کل برای ما درسآموز است.» [۲]
رهبر انقلاب خود با همین نگاهِ کلان، انقلاب اسلامی و تحولات ناشی از آن را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و مهمترین «دستاوردهای انقلاب» را تبیین کردهاند: «ما با یک محاسبهای، یک راهی را انتخاب کردیم. انقلاب اسلامی آمد تحولات عمدهای را در این کشور به وجود آورد… عقبماندگی تاریخیِ مزمن را تبدیل کرد به پیشرفت.» [۳]
در ادامه براساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای، مهمترین ثمرات و دستاوردهای انقلاب اسلامی را مرور میکنیم.
* قطع وابستگی و دستیابی به استقلال
یکی از مهمترین مشکلات و مصائب ملت ایران در طول سالیان متمادیِ حُکمرانی طاغوت، «وابستگی به بیگانگان» بود. حکومت پهلوی، ایران را در وضعیت وابستگی تمامعیار به قدرتهای استعماری در ابعاد گوناگون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و… قرار داده بود. وابستگی، نقطهی مقابل استقلال بهعنوان «آزادی در ابعاد یک ملت» [۴] است و موجب توسعه و تعمیق روزبهروز عقبافتادگیهای ملت و کشور میشود: «برای یک ملت، خفّتی بالاتر از وابستگی نیست… حکومت ایران در زمان رژیم طاغوت منحوس، رژیم ذلیل، رژیم فاسد که تا گردن در لجنزار وابستگی گیر کرده بود، اصلاً وابسته زاییده شده بود.» [۵]
اولین کارِ انقلاب اسلامی به تعبیر رهبری، قطع این وابستگی و دستیابی ملت به «استقلال» بود:
«اوّلین کارِ این انقلاب بزرگ در داخل کشوری که سالهای متمادی را با وابستگی گذرانیده، قطع پیوندهای وابستگی و دستیابی به استقلال برای ملت ایران بود.» [۶]
* حاکمیت دین
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نهتنها دین در سطح کلان اجتماعی و سیاسی مرجعیتی نداشت بلکه مظاهر دینی نیز روزبهروز بیشتر تخریب میشد و اقدامات مختلفی برای نابودی اعتقادات و روحیهی دینی مردم و بهویژه جوانان انجام میگرفت. یکی از مهمترین خیانتهای حکومت پهلوی همین تلاش برای «تخریب و تضعیف ایمان مردم» بوده است.
در نقطهی مقابل، با وقوع انقلاب برای اولین بار در تاریخ ایران شاهد شکلگیری «حاکمیت دینی» هستیم: «امروز براى اولین بار در تاریخ کشور ما -بلکه در تاریخ کشورهاى اسلامى- بعد از صدر اسلام، دین منشأ و منبع قدرت و تدبیر امور و ادارهى جامعه شده است.» [۷]
با حاکمیت دین گامهای مهمی در تقویت ایمان و تربیت دینی مردم بهخصوص جوانان برداشته شد. در این زمینه دستاوردی چون «تربیت جوانانِ مؤمن و انقلابی» به تعبیر رهبری «فتحالفتوح امام خمینی» بوده است: «فتحالفتوح امام، ساختن جوانان مؤمن، مخلص، سالم، صادق، بیاعتنای به شهوات و دلهایشان متوجه به سمت خدا بود. در طول تاریخ، در این مملکت و یا در سایر ممالک اسلامی، ما چه موقع اینقدر جوان خوب و صالح، مثل دوران انقلاب داشتیم؟» [۸]
* حاکمیت مردم و استقرار مردمسالاری دینی
طی سالیان متمادی و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ملت ایران در تعیین سرنوشت خود هیچکاره بود. حکومتهای استبدادی و دیکتاتوری بر تمامی شئون ملت حاکمیت داشته و عملاً اجازهی ظهور و بروز استعدادهای ملی داده نمیشد: «ملت ما تا قبل از انقلاب اسلامی مزهی حاکمیت مردم را نچشیده بود.
از اعلام مشروطیت در ایران تا سالی که انقلاب پیروز شد، ۷۵ سال طول کشید؛ از این ۷۵ سال، ۵۵ سال دیکتاتوری خاندان پهلوی بود؛ دیکتاتوریِ خشن و وابسته به قدرتهای جهانی؛ یعنی اول به انگلیس، بعد به آمریکا. بدون ملاحظهی خواست مردم.» [۹]
با وقوع انقلاب اسلامی «حاکمیت مردم» به معنای درستِ کلمه مستقر شد: «انقلاب اسلامی که بزرگترین تحول و تغییر قدرت در طول تاریخ ما بود و اساس سلطنت و حکومت فردی را به حکومت مردمی تبدیل کرد، با نیروی مردم انجام گرفت… حکومت شد مردمی.» [۱۰]
با وقوع انقلاب، «الگویِ مردمسالاری دینی» در ایران شکل گرفت و مردم به معنای واقعی کلمه «صاحبِ کشور» [۱۱] شدند:
«ما مردمسالاری را نه جدا و بیگانهی از معنویت و دین، بلکه توانستهایم کاملاً برخاستهی از دین و معنویت در کشورمان مستقر کنیم… لذا شد مردمسالاری دینی؛ شد جمهوری اسلامی. مردم به این دستاورد میبالند و از آن دفاع و به آن افتخار میکنند.» [۱۲]
* احیای عزت
یکی از آسیبهای ناشی از حاکمیتِ افراد ضعیف و وابسته بر ایران «تحقیر ملت ایران» بود: «دهها سال ملت ما تحقیر شد. این ملت بزرگ، با این سابقهی تاریخی، با این مواریث عظیم فرهنگی و علمی و تاریخی، در مقابل حکام زورگو و فاسد، و پشت سر آنها در مقابل مستعمران و سلطهگران بینالمللی تحقیر شد.» [۱۳]
این معادله با وقوع انقلاب اسلامی و تحت رهبری امام خمینی (رحمهالله) تغییر یافت و «عزت» جایگزین تحقیر و ذلّت شد: «یکی از اساسیترین قلمهائی که انقلاب اسلامی به ما ملت ایران عطا کرد، احساس عزت بود. امام بزرگوار ما مظهر عزت بود. آن روزی که امام علناً فرمود «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»، اوج اقتدار سیاسی و نظامی آمریکا در دنیا بود. امام احساس عزت را به این مردم برگرداند و انقلاب احساس عزت را به ملت ایران برگرداند.» [۱۴]
* پیشرفت کشور
با احیای روحیهی عزت و خودباوری، زمینهی آزاد شدن استعدادها و ظرفیتهای ملت ایران فراهم شد و روند عقبافتادگی تبدیل به «پیشرفت» شد: «انقلاب اسلامی آمد این تحقیر غیر قابل تحمّل را برطرف کرد و به کشور و به ملّت عزّت داد… وقتی یک ملّت احساس هویّت کرد، آنوقت استعدادها در او شکوفا میشود و شد؛ استعدادها شکوفا شد، کشور پیشرفت کرد.» [۱۵]
«یکوقت دیکتاتورى هست، همراه با وابستگى، همراه با نوکرصفتى؛ این چیزى بود که ما در سالهاى متمادى دچارش بودیم… اگر آن استبداد و وابستگى بود، ما پیشرفت نمیکردیم؛ پیشرفت کنونى که آغاز شده، ناشى از انقلاب اسلامى است.» [۱۶]
* تأمین عدالت
از جمله معضلات و نابسامانیهایِ ناشی از حاکمیت طاغوت در ایران، وجود مظالمِ گوناگون در کشور و عدم تحقق عدالت در عرصههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، آموزشی و… است: «[در طول دهها سال قبل از انقلاب] دولتمردان در قبال آحاد مردم، هیچ احساس مسئولیتى نداشتند؛ رؤساى کشور، کشور را ملک خودشان میدانستند و براى استفادهى از این ملک به دنبال این بودند که ببینند کجا چه کارى براى آنها فایدهى بیشترى دارد؛ آنچه برایشان مطرح بود، فایدهى مردم نبود… چشمشان همین مناطق دور خود را میدید و دلشان به دنبال کارها و مراکز و مناطقى بود که براى آنها منشأ سود و نفعى باشد، نه براى مردم.» [۱۷]
یکی از دستاوردهای ملموس و عینی انقلاب و نظام اسلامی، تحقق عدالت در بسیاری از عرصهها بوده است. پیشرفت در مقولهی «عدالت آموزشی» یکی از عرصههای پیشرفت در این زمینه است: «ما از لحاظ توزیع منابع عمومى به همهى مناطق کشور، پیشرفت کردهایم… از لحاظ گسترش تحصیل علم، در سرتاسر کشور این امتیاز و این امکان وجود دارد… مىبینید در همهى شهرها دانشگاه وجود دارد؛ یعنى امکان تحصیل. خب، این عدالت است.» [۱۸]
یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب اسلامی در تحقق عدالت، «توزیع عادلانهی امکانات و فرصتها» بوده است: «یکى از نمونههاى مهم عدالت اجتماعى، تقسیم و توزیع متناسب فرصتهاى کشور است… این همه مسکنسازى در روستاها، این همه جادهسازى به سمت شهرهاى دور کشور و روستاها، راههاى ارتباطى، ارتباطات گوناگون، نیروى برق، آب مناسب، تلفن، امکانات زندگى، اینها در سرتاسر کشور توزیع شده است.» [۱۹]
* تأمین آزادی
یکی دیگر از گرفتاریهای ملت ایران در طول سالیان متمادی، «فِقدان آزادی» و وجود خفقان در حکومتهای دیکتاتوری بهخصوص در رژیم پهلوی بوده است: «[رژیم پهلوی] صدای هر معترض و آزادیخواهی را در گلو شکسته بود… کمترین انتقادی از رژیم ظالم و سفاک با برخوردهای خشن و خونین روبرو میشد و ساواک جهنمی شاه که بوسیله سیای آمریکا و صهیونیستهای ضد بشر سازماندهی و تجهیز شده بود سختترین شکنجهها و مخوفترین زندانها را برای سرکوب کسانی که جرئت مقابله با آن رژیم را به خود میدادند، آماده داشت.» [۲۰]
در نقطهی مقابل، انقلاب اسلامی آزادی را بهعنوان یکی از اهداف و شعارهای اصلی خود برگزید و توانست فضایِ آزادی را در کشور ایجاد کند: «[انقلاب اسلامی] اختناق نفسگیری که بر ملت ما حاکم بود، از بین برد، آزادی به این ملت داد -آراء خودشان را، حرفهای خودشان را بتوانند آزادانه ابراز کنند- فضا، فضای آزادی شد.» [۲۱]
* هویتبخشی به ملتهای مسلمان
عقبافتادگی ناشی از حکومتهای مستبد و سلطهطلبی استعمارگران فقط مختص به ایرانِ سدههای پیش نبود بلکه معضل فراگیری در جهان اسلام بوده است. نظام اسلامی برآمده از این انقلاب در عرصهی عمل «الگوی موفقیِ مبتنی بر دین و مشارکت و نقشآفرینی مردم» را به ظهور رساند. این نظام توانست علیرغم دشمنیها و موانع گوناگون، مسیر رو به پیشرفت خود را ادامه داده و تبدیل به «قدرتی منطقهای و اثرگذار» [۲۲] شود.
پیروزی این انقلاب و شکلگیری این الگو موجب «هویتبخشی» به مسلمانان عالم و «بیداری» آنان شد: «وقتی این انقلاب به وجود آمد، وقتی قامت برافراشتهی امام بزرگوار ما در منظر مردم مسلمان عالم پدیدار شد، همه احساس کردند که یک هویتی، یک شخصیتی، یک اصالتی پیدا کردهاند. همین موجب شد که در شرق و غرب دنیای اسلام نشانههای بیداری مسلمانان پدیدار بشود: ملت فلسطین بعد از دهها سال ناکامی جان گرفت؛ جوانان کشورهای عربی که بعد از شکست در سه جنگ که دولتهایشان با رژیم صهیونیستی داشتند و دلمرده و مأیوس بودند، دوباره روحیه گرفتند. اینها دیگر مربوط به دنیای اسلام است.» [۲۳]
* تنها راه پیشرفت این است…
انقلاب اسلامی گشایندهی «مسیر عزت و پیشرفت» توأمان پیشرویِ ملت ایران و سایر ملل مسلمان و مستضعف عالم بوده و دستاوردهای این نهضت الهی پیش چشم جهانیان است. امروز درختِ نظام مستحکمتر، راهْ هموارتر و هزینهها سبکتر است اما لازمهی حفظ دستاوردهای انقلاب و ادامه یافتن مسیرِ پیشرفت «حفظِ روحیهی انقلابی و جهادی» است چراکه: «هرجا انقلابی عمل کردیم پیش رفتیم و هرجا از انقلابیگری و حرکت جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم و ناکام شدیم.
میتوان این راه را با شیوهی انقلابی حرکت کرد و آنوقت، پیشرفت قطعی است» [۲۴] در غیر این صورت: «میتوان به شیوهی دیگری حرکت کرد و آنوقت سرنوشت، سرنوشت رقّتآوری خواهد بود.» [۲۵]
با درک این ضرورت و حفظ این روحیه است که همچنان مسیرِ پیشرفت توسط ملت ایران طی میشود و اینچنین است که انقلاب اسلامیِ ملت ایران «ماندگار» میشود:
«این انقلاب ماندنی است. این ملت ماندنی است. این کشور ماندنی است و عزت و استقلال ما، انشاءاللّه پایدار است.» [۲۶]
آخرین نظرات