منبع:www.imam-khomeini
پیوست:
[1]. هیئت مستشاران نظامی به سرپرستی ژنرال رابرت 1. داچ هایزر و هیئت مستشاران سیاسی تحت مسئولیت ویلیام سولیوان سفیر کبیر امریکا در ایران.
[2]. سایروس ونس، وزیر خارجه امریکا در خاطراتش مینویسد:… در اوائل دسامبراواسط آذر ماه 57 به پیشنهاد مایکل بلومنتال وزیر خزانهداری که به تازگی از تهران بازگشته بود، از جرج بال معاون پیشین وزارت خارجه در زمان حکومت کندی و جانسون، که از دوستان خوب و آگاه خود من هم بود، دعوت کردیم که یک بررسی همهجانبه و دقیق از اوضاع ایران به عمل آورد و ما را در تعیین خط مشی آینده خود در ایران یاری کند. بال علاوه بر منابع اطلاعاتی وسیعی که خود در اختیار داشت، با کمک هال ساندرس و سایر همکاران من در وزارت خارجه تحقیقات عمیقی را درباره اوضاع ایران آغاز کرد. من اطمینان داشتم که او نظریات واقع بینانهای در این مورد ابراز خواهد نمود. توطئه در ایران، ص 31 در مورد مفاد طرح جرج بال و تصمیمات سران غرب در گوادلوپ نگاه کنید به: کوثر، ج 2، ص 599
[3]. در این زمینه به شناسنامه سخنرانی بعد ص 19 رجوع شود.
[4]. جان، اف کندی. سی و پنجمین رئیس جمهوری امریکا ـ که آغازگر فصل جدید حضور متجاوزانۀ امریکا در ویتنام بود، در یک نمایش بشر دوستانه، کمک به انجام اصلاحات اجتماعی در کشورهای توسعه نیافته را از اهداف مهم خود بر شمرد که در واقع قصد او مقابله با تهدید کمونیسم و بلوک شرق بود. بر این اساس، سیاست خارجی دولت کندی در برابر جهان سوم، اجرای رفورم از بالا به پائین به منظور پیشگیری از انقلابهای قهرآمیز ضد استعماری و ضداستبدادی بود. این برنامه در 13 مارس 1961 برابر با 22 اسفند 1339 با عنوان «اتحاد برای پیشرفت» (Alliance For Progress) اعلام شد. اساس این طرح بر پیشنهادهای آیزنهاور، برنامۀ «تعاون کشورهای امریکایی» را بیچک و طرح مارشال در کنفرانس 1948 بوگوتا مبتنی بود. کندی بر آن بود که این برنامه، نخست در امریکای لاتین اجرا شود تا خطر پیدایی «کوبا»های دیگر برطرف شود، در ایران نیز با نام «انقلاب سفید» مطرح شد. در ادامۀ این طرح آمده بود که چنانچه برنامۀ مزبور به شکست یا مقاومت منجر شود، سران دست نشاندۀ امریکا در جهان سوم، برای سرکوب مردم به نیروی انتظامی توسل میجویند. تجربۀ خونین این طرح، در ونزوئلا به نوعی و در ایران به گونهای دیگر رخ داد. ر.ک.: شیر و عقاب، ص 213 ـ 183 و امریکای لاتین، دنیای انقلاب، ص 280 ـ 265 .
[5]. به مشابهت برنامۀ کارتر و طرح سلف دموکرات وی، کندی، در اوایل دهۀ 60 میلادی توجه شود.
[6]. چگونگی تصمیم امام و جریان هجرت ایشان به پاریس در جلد اول کوثر، ص 431 ـ 444 توضیح داده شد.
[7]. هفت هزار روز، ص 1046 ـ به نقل رسانهها.
[8]. در مورد اهداف مأموریت ژنرال هایزر به شناسنامۀ سخنرانی بعد رجوع شود.
[9]. به شناسنامۀ سخنرانی بعد رجوع شود.
[10]. بحران دموکراسی در ایران، ص 138 و 139، به نقل از Revolution in Iran, the Roots tur _ moil. London, Routledge, 1990
[11].«امید است مهماننوازی دولت و ملت فرانسه و حس آزادیخواهی آنان را فراموش نکنم. و از زحماتی که به همسایگان و اهالی نوفللوشاتو دادم معذرت میخواهم.» صحیفه امام؛ ج 6، ص 6
[12]. مأموریت در تهران، خاطرات ژنرال هایزر، ص 266 و 267. اشارۀ هایزر به «هلیکوپترها» در رابطه با تصمیم او و فرماندهان ارتش شاه دربارۀ انتقال حضرت امام پس از اتمام سخنرانی در بهشت زهرا است که یک واقعۀ معجزهآسا این توطئه را با شکست مواجه ساخت همان جا، ص 268.
[13]. در پی قطع برنامه ورود امام از تلویزیون،در چندین شهر از جمله: تهران، شیراز، رامسر، آمل، کرمانشاه، رشت، یزد، دورود و زنجان، مردم به خیابانها آمدند و دست به راهپیمایی اعتراضآمیز زدند. برخی گمان کردند حادثۀ ناگوار رخ داده است و در برخی از شهرها تهران و شیراز و… از شدت خشم تلویزیونها را شکستند. تلویزیون آلمان در برنامه ساعت 30/12 بعد از ظهر مورخ یکشنبه 15 بهمن 57 در بخش خبری خود فیلمی را که از جریان قطع برنامۀ پخش مستقیم ورود امام خمینی به ایران تهیه کرده بود، به نمایش گذاشت. در این فیلم نمایش داده شد که چگونه پرسنل نظامی به کارکنان استودیو تلویزیون حمله بردند و از ادامۀ کار آنها جلوگیری کردند.
شاپور بختیار وحشت زده از خشم ملت دربارۀ قطع برنامۀ تلویزیونی طی تماس با جراید اعلام داشت:
«در مورد قطع پخش مستقیم تشریف فرمایی امام خمینی از تلویزیون چنین دستوری از طرف من داده نشده است.» روزنامه کیهان 12/11/57، ص 2 و کیهان 15/11/57، ص 8.
صفحات: 1· 2
آخرین نظرات