انقلاب به نام خدا
جهان در آخرین سالهای قرن بیستم شاهد بزرگترین انقلاب سیاسی، اجتماعی عصر حاضر بود; انقلابی متفاوت با همه انقلابهای بزرگی که جهان در دو قرن اخیر به خود دیده است. انقلابی که بحق از سوی تحلیلگران غربی «انقلاب به نام خدا» لقب گرفت.
رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی، قدس سره، سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در نخستین اعلامیه سیاسی خود همگان را به قیام برای خدا فرا خوانده و می فرماید:
قال الله تعالی: «قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنی و فرادی ».
خدای تعالی در این کتاب شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظه هایی است که خدای عالم از میان تمام مواعظ انتخاب فرموده و این کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه تنها راه اصلاح در جهان است.
قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوه های گوناگون عالم طبیعت رهانده… قیام لله است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تاج و تخت آنها را به باد فنا داد… (1)
این سرآغاز و مطلع قیام حق خواهانه امام راحل، قدس سره، بود. قیامی که با فراز و نشیبهای فراوان سرانجام به برکت مجاهدت جوانان رشید این سرزمین و خونهای مطهر شهیدان در سال 1357 به بار نشست و به حاکمیت «طاغوت » بر این آب و خاک پایان داد.
اما این تازه آغاز راه بود، امامی که حرکتش را به نام خدا آغاز کرده و توانسته بود طاغوت را سرنگون کند به چیزی کمتر از حاکمیت «الله » بر جهان راضی نمی شد.
«استقلال و آزادی » همه در سایه حاکمیت «الله » و در پرتو استقرار نظام اسلامی معنا می یافتند و اگر غیر از این بود هیچگاه یک مرجع دینی حاضر نمی شد که بی محابا جوانان این سرزمین را به مصاف نظام ستمشاهی و بعد از آن نیز به جبهه های نبرد با دشمن بعثی بفرستد و خود نیز شجاعانه در برابر سیل حملات ناجوانمردانه شرق و غرب و ایادی آنها بایستد و از همه آنچه پیش آمده ذره ای احساس پشیمانی و ندامت نکند.
او خود می فرمود:
خداوندا، اگر هیچ کس نداند تو خود می دانی که ما برای برپایی پرچم دین تو قیام کرده ایم، و برای برپایی عدل و داد در پیروی از رسول تو در مقابل شرق و غرب ایستاده ایم و در پیمودن این راه لحظه ای درنگ نمی کنیم. (2)
اگر مردم ایران نیز از خرداد 1342 تا خرداد 1368، بیش از ربع قرن، پا به پای امام خود زندان، شکنجه، تبعید، شهادت، اسارت و جانبازی را تجربه کرده و خم به ابرو نیاورد همه از این رو بود که احساس می کرد برای خدا برخاسته و با او به معامله نشسته است. چنانکه امامشان فرموده بود:
خداوندا، تو می دانی که فرزندان این سرزمین در کنار پدران خود برای عزت و دین تو به شهادت می رسند و با لبی خندان و دلی پر از شوق و امید به جوار رحمت بی انتهای تو بال و پر می کشند. (3)
اکنون در آستانه بیست و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و در سالی که به نام رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خمینی، قدس سره، نامیده شده، جا دارد که همه ما به تامل دوباره بنشینیم و ببینیم که تا چه اندازه به آرمانهای آن مرد خدا وفادار مانده ایم.
آیا کسانی که امروز دست به قلم گرفته و بر سر سفره آماده انقلابی که آغاز و انجامش به نام خدا و برای حاکمیت دین خدا بوده و هست، همه ارزشها و مقدسات مردم مسلمان ایران را به بازی گرفته اند و احکام خدا را مورد استهزا و نکوهش قرار می دهند، می توانند خود را مدافع و همراه مردمی بدانند که جوانانشان را برای عزت دین خدا فدا کرده اند!؟
آیا کسانی که امروز شعار «آزادی »خواهی آنها گوش فلک را کر کرده است می توانند شعار خود را استمرار شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی » مردمی بدانند که تنها به دعوت یک مرجع تقلید به پا خاسته و استقلال و آزادی را هم در پناه حاکمیت احکام شرع طلب می کردند!؟
همه کسانی که امروز میراث خوار استقلال و آزادی به دست آمده در پناه قیام الهی امام راحل شده اند، باید بدانند که اگر این کشور از اسلام، ولایت و اهل بیت، علیهم السلام، جدا شود، نه از استقلال او اثری خواهد ماند و نه آزادی او.
پس بیاییم سفارش امام راحل را که هم در آغاز راه خویش و هم در پایان عمر در وصیت نامه سیاسی - الهی خود همگان را بدان دعوت نمود آویزه گوش قرار دهیم و بدانیم که:
بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهد خواند که دو رکن اصلی آن انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.
اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استعمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید. (4)
صفحات: 1· 2
آخرین نظرات