باد، به پیشوازت می آید تا عطر مقدس تو را به سوغات ببرد برای شهری که بی تاب رسیدن توست.
از شدت تب سوزان عرق کرده ای ؛ تبی گرم تر از خورشید قم.
کاروان را به شوق عطر خوش برادر گرامی ات آورده ای تا اینجا.
هر چند با کاروانی همراهی؛ اما در نبود برادر، تنهایی؛ آن قدر تنها که از هر کسی به خداوند نزدیکتری. پیشانی ات، زخمی روزهایی است که به دوری از برادر سرکرده ای.
عطر گل های سرخ در نفس های توست.
پروانه ها، بی پروا به استقبال تو آمده اند.
خیابان های شهر قم می دوند تا زودتر از هر کسی، هم قدم جاده های زیر پایت شوند.
قدم های مبارکت را که بر خاک هیجان زده قم می گذاری، آرام و سنگین نفس می کشی، هوا معطر می شود و شهر، مقدس.
قدمگاهت، آستانه بهشت است. به شوق دیدنت دسته دسته کبوترها به آسمان قم می آیند، آن قدر کبوتر آمده که نفس کشیدن آسمان دشوار شده است.
لبخند می زنی؛ هر چند هنوز بیماری از پیکر نحیفت رخت نبسته.
تمام سقاخانه های قم هر چه شمع دارند، نذر سلامتی تو می کنند.
این روزها کوچه ها از بوی تو می خندند. ثانیه ای لبخند از لب های شهر قم دور نمی شود.
چه سعادتی دارد این شهر! خوشبختی از این بیشتر هم مگر می شود؟! چه مهمان گرامی و بزرگی! خوشحالی دارد این که قدم های مبارکتان را بر دیده قم نهاده اید و شب هایش را روشن تر از روز کرده اید.
آسمان، به شهر نزدیک تر از همیشه شده است. خاکش، بوی ستاره های چشمک زن زیبای دور دست را می دهد.
قم با آمدنت تمام تلخی ها را فراموش کرده و هوای دیگری را نفس می کشد.
این روزها، ابرهای دیگری بر خاکش می بارند؛ ابرهایی که مهربانی را در باران خلاصه کرده اند.
به خاطر آمدنت این روزها، باران بی وقفه می بارد بر تشنگی سال های سال این شهر ، باران می بارد به خاطر صدای آشنای تو؛ تویی که صدای باران را از ناودان ها نمی پرسی و بوی باران را از بال های خیس گنجشک های باران خورده نمی خواهی.
باران می آید تا رویش را به خاک برگرداند؛ خاکی که پیش از آمدنت، زندگی را فراموش کرده بود.
آمده ای تا آسمان خلوت شهر را پر از کبوتر کنی. آمده ای تا خواب شهر را با آمدنت تعبیر کرده باشی. آمده ای تا قم، مقدس شود و به یمن قدم های تو این خاک، بوی آسمان بگیرد، بوی عشق بگیرد؛ اصلاً بوی مهربانی تو را بگیرد که از تمام گل های بهاری معطرتری و شنیدن بوی مهربانی ات، آدم ها را در ابرها غوطه ور می سازد.
به شهر خودت خوش آمدی! خوش آمدی به سرزمینی که از این پس، تمام دنیا آن را با نام تو خواهد شناخت؛ دیاری که نشانی اش نام تو می شود! به قم خوش آمدی، ای مقدس مهربان!
عباس محمدی
آخرین نظرات