خانه حضرت فاطمه - سلام الله علیها -
نخست از خانه حضرت فاطمه - سلام الله علیها - حرف بزنیم، جائی که او و امام علی - علیه السلام - در آن زندگی سر کرده اند و گلهای بوستان خود را در آن پرورش داده اند. تا مدتهای زیاد آنها در اطاق اجاره ای زندگی را سر کردند که دور از خانه پیامبر - صلی الله علیه و آله - بود. بعدها رسول خدا - صلی الله علیه و آله - با یکی از صحابه سخن گفت و خانه اجاره ای آنها را به محلی نزدیکتر به خود آورد، و سالها گذشت تا آنها خود صاحب خانه ای و حجره ای کوچک شدند.
این خانه که در کنار خانه پیامبر - صلی الله علیه و آله - بود، و بیش از یکی دو متر با آن فاصله نداشت، خانه ای بود کوچک و محقر، گلین، فرش آن شامل حصیری بود که تنها نیمی از اطاق را می پوشاند و نیم دیگر با شن نرم مفروش بود. درب آن یک لنگه ای و معرّف فقر اهل خانه.
در این خانه فاطمه - سلام الله علیها - با امام علی - علیه السلام - همراز و بهتر بگوئیم هم بند و هم سلول بود. از دیدی محلی برای زندگی و مسکن است، از سوئی دیگر کارگاهی است برای کارهای دستی حضرت فاطمه - سلام الله علیها - که برای کمک معاش و یا در بسیاری از موارد برای خدمت به فقرا و مساکین انجام می گرفت و از جهتی مرکز آمد و شد یاران علی - علیه السلام -، دوستان فاطمه - سلام الله علیها -، زنان مسأله دار و هدایت خواه بود. حضرت فاطمه - سلام الله علیها - این خانه را مدرسه و دانشگاهی ساخته بود، نه تنهابرای فرزندان خود، بلکه برای زنان مسلمان که سؤالات مذهبی خود را از او می پرسیدند. آن را کانون مقدسی ساخته بود که اعضای خانه، آن را سنگری دانسته و پناه و سکون خود را در آنجا می جستند. و خواهیم دید که این کانون مطمئن ترین محل آرامش و پناه امام علی - علیه السلام - بود.
اهمیت خانه داری
فاطمه - سلام الله علیها - از کسانی نبود که خانه داری را کاری کوچک شمرد و یا خانه را به شوق اداره و منصبی ترک گوید و یا آن را محل و مرکزی برای بلند پروازی خود قرار دهد. او به این نکته آگاه بود که کانون خانوادگی و اداره آن کمتر از اداره یک کشور نیست و حتی پایه کشور داری بحساب می آید. و هم می دانست و اززبان پیامبر شنیده بود که خدمت در خانه و خانه داری دارای اجر و حسنه است، حسنه ای که هیچ کاری از زن با آن برابری نمی کند.
روزی رسول خدا - صلی الله علیه و آله - از اصحاب خود پرسید زن در چه حالی به خدا نزدیکتر است؟ و اصحاب پاسخ درست آن را ندانستند: حضرت فاطمه - سلام الله علیها - این سخن را شنید و پیام فرستاد زن در حالی به خدا نزدیکتر است که ملازم خانه باشد و از آن بیرون نشود.[11]
او می دانست که خانه سنگر است، پایگاه اجتماعی اعضاء است، همانند یک نهاد اجتماعی گرانقدر است و کاری برای زن از نظر ارزشمندی معادل خانه داری نیست. بدین سان همّ خود را به خانه داری نهاد و اداره و مدیریت آن و نیز تربیت فرزند را در آن به وجهی نیکو پذیرا شد. او در این راه احساس خجلت و ننگی نداشت و از زیر بار وظایف آن شانه خالی نمی کرد. مرکزیت خانه اش در مسیر تربیت فرزند، مشاوره و همدمی با امام علی - علیه السلام - مهرورزی به اهل خانه بود، و حاصل چنین اقدامی، حضرت فاطمه - سلام الله علیها - راستین را بیش از پیش محبوب کرد و او راضی به این تقسیم کار پیامبر - صلی الله علیه و آله - بود که کار درون خانه از آن او و کار بیرون خانه از آن امام علی - علیه السلام - باشد و خدای را بر این امر سپاسگزار و شاکر بود.
مسؤولیت او در خانه
او بفرموده رسول گرامی اسلام، رئیس خانه است و المراة سیدة اهلها[12] کدبانوئی است مجرب که گوئی تمام دوره های مدیریت خانواده را گذارنده و به وظایف خود نیکو آشناست. مسئولیتش سنگین است
- در آن روزگار دشوار، آن هم در دوره فقر خاندان پیامبر او باید به امور زیر برسد:
- امر سر و سامان دادن امور خانه، آن هم خانه ای که مرکز آمد و رفت است و چند کودک خردسال در آنند.
- امر تربیت و اداره و نظافت و سرپرستی فرزندان که آن هم کاری اندک و آسان نیست.
- امر پیشه وری و صنعتگری چون بافتن پیراهن برای فرزندان و یا پشم ریسی برای کمک معاش.
- امر آسیاب کردن گندم یا جو با دستاس که رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرموده دست حضرت فاطمه - سلام الله علیها - در این راه زخمی شده بود.
- امر آوردن آب از بیرون که در آن روزگار این هم مشکلی برای حضرت فاطمه - سلام الله علیها - بود و خانه ها آب نداشتند.
- امر هدایت و سرپرستی زنان جدید الاسلام که از برکت حضرت فاطمه - سلام الله علیها - مهتدی می شوند ویا دیگران.
- و بالاخره کارهای دیگری که هر زنی بدان واقف است و به اصطلاح خودشان از بام تا شام در خانه می دوند ولی باز هم کارشان نیمه کاره می ماند. برای تهیه مختصر غذائی آن همه وقت می گذارند ولی باز هم مطبوع طبع آنها قرار نمی گیرد. درک سنگینی مسؤولیت او میسر نیست، مگر آنگاه که آدمی خود در شرایط آن قرار گیرد.
سکون خانه
خانه حضرت فاطمه - سلام الله علیها - از آن خانه هائی که خدای خواسته است نام او در آنجا بلند گردد و مورد تسبیح و تقدیس باشد. فی بیوت اذن اللّه ان ترفع و یذکر فیه اسمه یسبح له فیها بالغدو و الاصال[13] و طبیعی است که چنین خانه ای نمی تواند مرکز آشفتگی و هرج و مرج باشد نخستین چیزی که در آن باید حضور داشته باشد سکون و آرامش است و حضرت فاطمه - سلام الله علیها - سعی دارد چنین کند.
او می داند که ترقی و عظمت شوهر، کوشش و تلاش ارزنده او تا حدود زیادی مرهون زندگی آرام و ساکن او در محیط خانه است و خانه باید سنگر آرامش و محل تجدید قوا باشد تا شوهر بتواند بنشیند، درست نقشه بکشد و درست طراحی کند، و درست تصمیم به اجرا و عمل بگیرد. خانه باید در سکون و آرامش باشد تا شوهر بتواند در آن خانه احساس راحتی کرده و مشقات بیرون را از تن به در نماید.
خانه حضرت فاطمه - سلام الله علیها - برای امام علی - علیه السلام - چنین وضعی را داشت. امام علی - علیه السلام - در کنار زهرا - سلام الله علیها - احساس آرامش می کرد و حتی هر آنگاه که از حوادث و مشکلات زندگی به ستوه می آمد به سنگر خانه پناه می برد و در آنجا کمی با حضرت فاطمه - سلام الله علیها - سخن می گفت و تجدید قوا می کرد و از نو سرگرم کار و تلاش و مبارزه می شد و این امر در سراسر زندگی امام علی - علیه السلام - وجود داشت، حتی پس از وفات حضرت فاطمه - سلام الله علیها - و در سر مزارش.
گرمی و روشنائی کانون
حضرت فاطمه - سلام الله علیها - در محیط خانه چون ماهی درخشان بود که نور وجودش کانون خانه و دل امام علی - علیه السلام - را روشن می کرد. او مصداق این آیه قرآن بود که: و اذا رایتهم حسبتهم لؤلؤاً منثوراً.[14] او روشنی بخش خانه بود، دیدارش رنجها و غصه ها را از دلها می زدود. امام علی - علیه السلام - خود فرمود وقتی به خانه می آمد و به زهرا نگاه می کردم تمام غم و غصه ام زدوده می شد.[15]
حضرت فاطمه - سلام الله علیها - کانون خانواده را گرم می داشت، امام علی - علیه السلام - و فرزندان را دل به این خوش بود که د رکنار حضرت فاطمه اند و در آن کانون اند. از دیدی، او چون شمعی بود که پروانه ها را بدور خود جمع کرده، به آنها گرمی و نور می داد خانه اش کانون انس و صفا بود. اعضای خانه با هم انس و آشتی و معاونتی داشتند، و در کمال همرنگی و صداقت، در سایه ایمان به خدا و رسول و کتاب او زندگی می کردند. اگر امام علی - علیه السلام - تصمیمی می گرفت، همگان همراه او بودند و اگر حضرت فاطمه - سلام الله علیها - تصمیمی اتخاذ می کرد دیگر افراد خانه با او همگام می شدند و نمونه روشن آن موردی است که در آن سه روز تمام اعضای خانواده افطاری خود را به فقیران و یتیم و مسکین دادند و خود با آب افطار کردند.[16]
و بالاخره حضرت فاطمه - سلام الله علیها - در گرم داشتن کانون، لطف و عنایت به همسر، رحمت و دلسوزی به فرزند مصداق حدیث پیامبر - صلی الله علیه و آله - بود که خیر نسائکم الطفهن بازواجهن، و ارحمهن باولادهن و…[17] و مصداق احادیث دیگر رسول خدا چون عفیفه بودن، شوهر دوست وفرزند دوست بودن و ضمن اینکه او خود ملهم به الهامات الهی است.
مشقت زندگی
با چنین وصفی که گذشت و با آن همه کار و تلاش طبیعی است که زندگی بر او آسان نبود. پیامبر - صلی الله علیه و آله - روزی بر حضرت فاطمه - سلام الله علیها - وارد شد و دید که با دستهای خود آسیاب را می گرداند و در عین حال به کودک خردسالش سرگرم شیر دادن است. رسول خدا - صلی الله علیه و آله - از دیدن چنین وضع آب در دیده گردانید و فرمود دخترم: تلخی های زندگی دنیا را بچش برای وصول به حلاوتهای آخرت فاطمه - سلام الله علیها - گفت خدای را بر این نعمت ها سپاسگزارم و بر کرامت های او عرض تشکر دارم.[18]
شدت، کارش در خانه به حدی بود که گاهی توان را از او می گرفت، بدنش رنجور می شد و به فرموده امام علی - علیه السلام - دستانش از شدت آسیاب کردن تاول زده و پینه بست.[19] در عین حال این کار یک روز و دو روز نبود و هم این برای حضرت فاطمه - سلام الله علیها - تنها کار نبود که از کارهای دیگر فراغتی داشته باشد. مسأله نظافت خانه هم مسأله بود که گاهی سر و روی حضرت فاطمه - سلام الله علیها - راگرد آلود می کرد و غبار بر او می نشست.
روزی رسول خدا - صلی الله علیه و آله - از حضرت فاطمه - سلام الله علیها - احوال بپرسید که چگونه ای؟ حضرت فاطمه - سلام الله علیها - ظاهراً از حالات زندگی و مشقت های آن، و سختی معیشت و شاید هم از گرسنگی خود و فرزندان و از خالی بودن خانه اش ازآذوقه سخن گفت. رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود دخترم آیا به این راضی نیستی که سیده زنان جهان باشی؟ حضرت فاطمه - سلام الله علیها - پرسید مگر مریم دختر عمران سیده زنان نیست؟ پیامبر فرمود: او سیده زنان عصر خود بود و تو سیده همه زنانی.[20] و بر این اساس ملاک خانمی و بانوئی وارونه گشت و در نظر پیامبر - صلی الله علیه و آله - زنان پر خور و پر آذوقه و متجمل و آنهائی که در جلال و جبروت مادی زندگی می کنند بانو وخانم بحساب نمی آیند. اگر ملاکی برای بانوئی و سیده بودن مطرح باشد در تلاش و جهد هدفدار، در عین تحمل فقر و ناداری است. در عابده بودن و زاهده بودن و در راه خدا رنجها را بخود خریدن است و حضرت فاطمه - سلام الله علیها - این چنین بود.
کمک کاری ها
حضرت فاطمه - سلام الله علیها - در تنگا و خستگی و دشواری زندیگ بود ولی چنان نبود که شوهری خود خواه و تن پور داشته باشد که این همه کارها تلاش ها را وظیفه خاص زن بداند و کمک کارش نباشد. نه - علی چنین مردی نبود. او در کار و تلاش مردانه اش کمتر از حضرت فاطمه - سلام الله علیها - نبود. چه بسیار ازکارهای خانه را او انجام می داد حتی باحضرت فاطمه - سلام الله علیها - می نشست و گندم آسیاب می کرد و حتی در مواردی نان می پخت رسیدگی به امور بیرون، تهیه نان برای چنان خانواده ای با فرزندان متعدد، آن هم کار و اشتغالی مشروع، آب کشی برای مزرعه و درختان، کارمزدی برای آبیاری درختان، حضور در جبهه و صحنه رزم، دستگیری از بینوایان، بردن نان و آذوقه برای دردمندان، عبادت رسمی و حضور در عرصه های سیاسی خود کاری بس وسیع و پر دامنه بود.
او حتی برای سیر کردن فرزندان تن به کار مزدی می داد. در مزرعه ای کار می کرد و قرار بسته بود برای هر سطل آبی که از چاه بیرون می کشد یک دانه خرما بستاند و بر این اساس برای اهل خانه غذا تهیه می کرد، با این اتکا که در مواردی بسیار دیگران را بر خود مقدم می داشت و از همین غذائی که با مرارت به دست می آمد به فقیران می داد.
در عین حال هر آنگاه که از کار روز مره فارغ می شد و بخانه می آمد با همان بدن خسته به کمک حضرت فاطمه - سلام الله علیها - می شتافت. گاهی خانه را تمیز می کرد، زمانی با حضرت فاطمه - سلام الله علیها - آسیاب را می گرداند، گاهی در نظافت خانه به او کمک می کرد. او در محیط خانه تلاش بسیار داشت، بدان خاطر که به حال حضرت فاطمه - سلام الله علیها - از شدت کار او رقت می کرد و دلش به درد می آمد.
روزی پیامبر - صلی الله علیه و آله - بر آنها وارد شددید امام علی - علیه السلام - و فاطمه - سلام الله علیها - سرگرم آسیاب کردن جویا گندمند. خطاب به آنان که کدام خسته ترید. برخیزید من بجای شما آسیاب کنم - امام علی - علیه السلام - عرض کرد فاطمه خسته تر است. پیامبر فرمود دخترم برخیز آنگاه خود بجایش نشست و با علی - علیه السلام - سرگرم آسیاب کردن شد.[21]
حاصل کانون داری
حاصل کار و تلاش حضرت فاطمه - سلام الله علیها - در محیط خانه و ثمره کارش عبادت و دارای ارزش بسیار است زیرا:
- خدمت به مردی که عزیز خداست و مرد رزم و جهاد است و خدای را بر او نظر عنایت بسیاری است.
- علی شدن امام علی - علیه السلام - در سایه همدلی با حضرت فاطمه - سلام الله علیها - و فاطمه شدن حضرت فاطمه - سلام الله علیها - در سایه انس با امام علی - علیه السلام - و هم مسکنی اوست و چه زیباست کار برای چنین افراد.
- خدمت به فرزندان و تربیت نسلی است که انسان دوست، متعهد، مکتبی، و نمونه عالی تربیت اسلامند.
- خدمت به اسلام بود زیرا که در سایه آن موجبات خدمت به اسلام و مسلمین فراهم آمد و ضدیت ها با این سرکوب شد و مردم توانستند راه خود را بیابند.
- و سرانجام حضرت فاطمه - سلام الله علیها - با مدیریت خود درس زندگی توأم با سعادت به زنان داد، تجاربی فراهم آورد که بهره گیری از آن عامل رشد انسانیت انسان و مخصوصاً زنان جهان است و کدام عبادت است که بدین میزان دارای ارزش و ثمره اجتماعی باشد.
آخرین نظرات