انسان در انتخاب جهان بینی و فهم اساسی مفاهیم توحیدی، با نگاه توحیدی به جهان طبیعت،يک بصیرتی پیدا می کند.فرق بین نگاه توحیدی و نگاه مادی در این است:در نگاه توحیدی این جهان يک مجموعه نظام مند است یک مجموعه قانون مدار است،طبیعت هدفدار است؛ما هم که جزئی از این هدف هستیم،وجودمان،پيدایشمان و زندگیمان هدف دار است ؛بی هدف بدنيا نیامده ايم.این،لازمه نگاه توحیدی است.معنای اعتقاد به وجود خداوند عالم و قادر این است وقتی فهمیدیم هدفدار هستیم،آنگاه در جستجوی آن هدف بر می آییم. خود این جستجو، یک تلاش اميدوارانه است.
تلاش میکنیم آن هدف را پیدا کنیم.بعد که هدف را یافتیم، فهمیدیم هدف چیست،تلاش شروع میشود برای رسیدن به آن هدف.در این صورت همه زندگی میشودتلاش، آن هم تلاش جهتدار و هدفدار از آن طرف این راهم می دانیم که با نگاه توحیدی،هرگونه تلاش و مجاهدتی در راه هدف،انسان را قطعا به نتیجه می رساند.
این نتایج مراتبی دارد؛یقیناً به یک نتیجه مطلوبی می رساند.با این نگاه،در زندگی انسان دیگر یأس،نا امیدی،سرخوردگي و افسردگی معنا ندارد.وقتی شما می دانید وجود شما،پیدایش شما،حیات شما،تنفس شما هم با یک هدفی تحقق پیدا کرده است،دنبال آن هدف می گردید و برای رسیدن به آن هدف تکاپو و تلاش می کنید.از نظر خدای متعال که آفریننده هستی است،خود این تکاپو هم اجر و پاداش دارد.به هر نقطه ای که رسیدید،در واقع به هدف رسیدید.این است که در نگاه توحیدی،خسارت و ضرر برای مؤمن اصلا متصور نیست.
فرمود: ما لنا الا احدی الحسنین
سوره توبه،آیه ۵۲
یکی از دو بهترین در انتظار ماست؛یا در این راه کشته می شویم،که این بهترین است؛یا دشمن را از سر راه بر میداریم و به مقصود میرسیم که اينهم بهترین است پس در اینجا ضرری وجود ندارد.
درست نگاه مقابل نگاه مادی است.نگاه مادی اولاً پیدایش انسان را،وجود انسان را در عالم بدون هدف می داند؛اصلا نمی داند برای چه به دنیا آمده است.البته در دنیا برای خودش هدف هايي تعریف می کند_به پول برسد،به عشق برسد،به مقام برسد،به لذت های جسمی برسد، به لذت های علمی برسد؛از این هدف ها می تواند برای خودش تعریف کند_اما اینها هیچکدام هدف های طبیعی نیست،ملازم با وجود او نیست.
وقتی اعتقاد به خدا نبود، اخلاقیات هم بی معنی می شود،عدالت هم بی معنا میشود؛جز لذت و سود شخصی،هیچ چیز دیگر معنا پیدا نمی کن،اگر انسان در راه رسیدن به سود شخصی پایش به سنگ خورد و آسیب دید،ضرر کرده،خسارت کرده.اگر به سود نرسید،اگر نتوانست تلاش کند،نوبت به یأس و نا امیدی و خودکشی و به کار های غیر معقول دست زدن می رسد.پس ببینید فرق بین نگاه توحیدی و نگاه مادی،معرفت الهی و معرفت مادی است.این،اساسی ترین پایه های بصیرت است.با این نگاه و قتل انسان مبارزه می کند،این مبارزه یک تلاش مقدس است؛اگر جنگ مسلحانه هم بکند همينجور است.
اصلا مبارزه بر اساس بد بینی و بد خواهی نیست.مبارزه برای این است که انسانیت_نه فقط شخص خود او _به خیر و کمال و رفاه و تکامل مقامات رفیع نائل شود.با این نگاه،زندگی چهره زیبایی داردوحرکت در این میدان وسیع، یک کار شیرین است.خستگی انسان با یاد خدای متعال و با یاد هدف بر طرف می شود.این،پایه اساسی معرفت است؛پایه اساسی بصیرت است. این بصیرت خیلی چیز لازمي است؛این را ما باید در خودمان تأمین کنیم.بصیرت در حقیقت زمینه همه تلاش ها و مبارزات انسانی در جامعه است.این یک سطح بصیرت.
امام خامنه ای مدظله العالی، ۸۹/۸/۴
آخرین نظرات