بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
پس از آنکه زینب (س ) و سایر زنان وارد مجلس یزید شدند و مورد تجلیل و تکریم قرار گرفتند ، به یاد تحقیر و اهانتهایی افتادند که در همین مجلس از سوی یزید به ایشان شده بود . از این رو ، نخست مشغول ناله و زاری شدند . پس از لحظاتی یزید از پشت پرده سر بر کشید و از آنان معذرت خواهی کرد و به زینب گفت : ناله و شیون چه فایده دارد ، صبر و بردباری پیشه ساز ، و از هم اکنون شما در اقامت در دمشق و یا رفتن به مدینه مخیر هستید . ضمنا هر نوع حاجتی دارید بگویید تا بر آورده نمایم . در این هنگام زینب (س ) بدون اینکه اظهار کوچکی و زبونی کند با خطاب ((یابن الطلقاء))(153) سه چیز از او درخواست کرد : 1- عمامه نیایش پیغمبر (ص ) که آن را از سر حسین (ع ) برداشته بودند . 2- مقنعه مادرش فاطمه (س ) که آن را از زینب (س ) ربوده بودند . 3- پیراهن برادرش حسین (ع ) را که از بدنش بیرون آورده بودند . (154)
آخرین نظرات