شعر زبانحال امام حسین (ع) با حضرت ابوالفضل العباس(ع)
ای علمدار و سپه دار و امیر لشگرم
طایر بشکسته بال، عباس نیکو منظرم
از چه ای سرو سهی، افتاده ای بر روی خاک
سرو قدت را به خون غلطان، چگونه بنگرم
دیدن داغ تو را هرگز نمی بردم گمان
ای برادر جان به دل، بس بود داغ اکبرم
میدانستم که جسمت می شود آماج تیر
میکنی از داغ مرگ خود پریشان خاطرم
رفتی و داغ غم مرگ تو پشتم را شکست
رفتی کردی غریب و بیکس و بی یاورم
من چگونه جسم صد چاک تو بردارم ز خاک
یا چگونه جانب خیمه سرا رو آورم
من جواب خواهرت زینب، چگویم یا اخا
گر ز من پرسد چه شد عباس نیکو منظرم
گویم ای خواهر، برو رخت اسیری کن به بر
کز جفا کشتند اهل کوفه، میر لشگرم
شعر از :مرحوم محمد شرمی کاشانی
آخرین نظرات