لحظه ی زیبا رسیدنت
سلام ای امید من! سلامی زیباتر از گل و درخشنده تر از شبنم به تو که می آیی. در انتظارت می مانم، حتی تا پژمرده شدن آخرین گلبرگ هستی. منتظرت می مانم و دستانم را در قنوت برای تو بالا می برم. نگاهم به آسمان است. گوشه ای آماده ی شنیدن صدای گام هایت و در انتظار دیدن قامت زیبایت می نشینم. از تمام بود و نبودم چشم می پوشم وزیر لب دعای آمدنت را می خوانم تا لحظه ی زیبا رسیدنت.
مهدی جان بیا تا دستان مهربانت سایه بانی بر سر مظلومان باشد و ظالمان را سرکوب کند! بیا تا دنیا، گلستان خوبی و صفا شود! بیا تا دل های خسته و چشم های منتظر از شوق دیدار تو بلرزد و اشک بریزد. مهدی جان! آروز دارم تو را ببینم، آروز دارم ببینم زمانی را که گام های مبارکت را بر روی جهان می گذاری و زمانی را که در جهان غوغایی می شود، از خبر آمدن تو. کی می شود تا چشمان منتظرم، نظاره گر تو باشد، کی می شود با آمدنت غم های افزون از دلم پاک شود و شادی در آن حاکم.
صفحات: 1· 2
آخرین نظرات