ای علمدار و سپه دار و امیر لشگرم طایر بشکسته بال، عباس نیکو منظرم از چه ای سرو سهی، افتاده ای بر روی خاک سرو قدت را به خون غلطان، چگونه بنگرم دیدن داغ تو را هرگز نمی بردم گمان ای برادر جان به دل، بس بود داغ اکبرم میدانستم که جسمت می شود آماج تیر… بیشتر »
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات