مردي مصري نقل مي كرد: روزي در حجره بودم، زني باوقار و با حجاب و متانت نزد من آمد و متاعي طلب كرد. سوال كردم: مادر! چرا پريشاني؟عرض كرد: اي جوان مصير! يك فرزند بيشتر ندارم، آن هم به مرض سل مبتلا شده و تمام پزشكان از درمان او عاجز مانده اند حالا آمده ام و… بیشتر »
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات