ارزش دست کارگر چنان است که وجود مقدس پيامبر دست او را میبوسد
گفتار اول: ارزش کار و کارگر
«کار بهمعنای وسيع کلمه، شامل کار يدی، کار جسمی، کار فکری، کار علمی، کار مديريتی، در واقع محور پيشرفت و حرکت و حيات مستمر جامعه است؛ اين را بايد همهمان بدانيم. اگر کار نباشد، سرمايه، مواد، انرژي، اطلاعات، هيچکدام براي انسان مفيد نخواهد بود. کار است که مثل روحی میدمد در سرمايه، در انرژي، در مواد اوليه، و آن را تبديل میکند به يک موجود قابل مصرف، تا انسانها بتوانند از آن استفاده کنند. ارزش کار، اينهاست.»(۱۳۹۱/۰۲/۱۰) در اقتصاد سرمايه داری توليد را تابعی از ۳ عامل سرمايه، نيروی کار و تکنولوژِی میدانند و عمده نگاه موجود به کارگر در اين سيستم نگاهي ابزاری در جهت افزايش توليد و کسب سود بيشتر است. اما در نظام اقتصادی اسلام، علاوه بر توجه به کارگر در راستاي ثروت آفرينی، شخصيت او را هم مورد تکريم قرار میدهد که اين امر خود رويکردی فرهنگی نسبت به نيروی کار است و از همين رو است که رسول گرامی اسلام بر دست کارگر بوسه میزند. «اينکه نبی مکرم اسلام دست کارگر را بالا میآورد و میبوسد(۱)، اين فقط تقدير از يک شخص نيست؛ اين ارزشگذاری است، اين درس است؛ به ما میگويد که دست کارگر، توليدگر و نيروی انسانی آنقدر ارزش دارد که کسي مثل وجود مقدس پيامبر - که همهی آفرينش طفيل وجود اوست - خم میشود و دست او را میبوسد؛ اين درس به ماست.»(۱۳۹۱/۰۲/۱۰)
گفتار دوم: نقش و وظيفه و مشکلات کارگر
يکي از وظايف همگانی در جامعه، تلاش همهی افراد در جهت اعتلا و افزايش قدرت ملی است. از مهمترين مولفههای قدرت در جامعه، داشتن اقتصادی قوی و مستحکم است و بارزترين نمادهای اين اقتصاد، کالاهای توليدی در آن اقتصاد میباشند. کيفيت کالاهای توليدی، اتقان کار در اين حوزه را نشان میدهد. «نقش کارگر در درجهی اوّل احساس مسئوليّت است؛ يعنى کارگر در آن کارى که به او محوّل است بايد احساس مسئوليّت کند. همهی آحاد کارگرى بايد درصدد اين باشند که کيفيّت کار را بالا ببرند؛ اين برکت ايجاد میکند، هم براى خود او، هم براى جامعه»(۱۳۹۵/۰۲/۰۸) «البته در حوزه مقابل هم بايد اقداماتی در جهت افزايش کيفيت و بالابردن بهرهوری صورت گيرد که در يک کلام میتوان همه آنها را در رفع مشکلات کارگران جامعه خلاصه نمود. اگر ذهن کارگر مشغول باشد که آيا فردا در اين کارگاه خواهد بود يا نه، دستش به کار نمیرود؛ بايد امنيّت شغلى بهوجود بيايد. بايد از هزينههای اضافى و زائد کاسته بشود و به سهم دستمزد کارگر افزوده بشود؛ اگر اين انجام بگيرد، کارگر تشويق میشود»(۱۳۹۵/۰۲/۰۸) از سوی ديگر معيشت کارگران جامعه ارتباط تنگاتنگی با توليد ملی دارد بهطوریکه میتوان ادعا نمود که برطرف شدن مشکلات توليد ملی، گرهگشای مشکلات کارگران هم میباشد. لذا اصلیترين راهها در جهت تقويت توليد ملی عبارتست از:
۱. تزريق کمک به توليد داخلی از طريق عواملی چون ايجاد منابع تامين مالی و نقدينگی مورد نياز شرکتها
۲. جلوگيری از چيزهايی که مانع رشد آن است مانند سياستهای گمرکی و مالياتی ناصواب
۳. بهوجود آوردن بازار برای محصولات داخلی در داخل از طريق قانونگذاری و سياستگذاری در تبليغات و تعرفهگذاری و… و در خارج از مرزهاي کشور با استفاده از ديپلماسی اقتصادی فعال منطقهای (ناظر به کشورهاي همسايه) و فرامنطقهای
۴. کنترل واردات محصولات مشابه که در داخل کشور توليد میشود و جلوگيری از قاچاق کالا به داخل کشور
۵. کمک دولت در قراردادهای خارجی: اينکه يک سرمايهگذار به تنهايی قابليت احقاق حق خود در خارج از کشور نيست.(۱۳۹۵/۰۲/۰۸)
صفحات: 1· 2
آخرین نظرات