چکیده:
« منطوق» به معنای برداشت مستقیم جمله و «مفهوم» به عنوان معنایی که از طریق دلالت التزامی و به صورت غیر مستقیم از جمله فهمیده می شود در انواع موافق و مخالف آن مورد توجه علمای اصول فقه شافعی است. به طور تقریبی، ثبوت مفهوم موافق مورد اتفاق تمامی علمای مذاهب اسلامی است و مفهوم مخالف و اقسام آن(از قبیل: وصف، عدد، شرط و…) از دیدگاه بسیاری از علمای شافعی حجیت دارد. از دیدگاه آنان، مفهوم «وصف» به طور مطلق، حجت و یکی از راههای دلالت بر حکم شرعی است و مفهوم «شرط» و «عدد» به طور معین، همانندِ «وصف» دارای مفهوم و شایسته¬ صدور حکم بر اساس معنای غیر مستقیمی است که از منطوق آن برداشت شده است.
واژگان کلیدی:
مذهب شافعی- مذهب امامیه- مفهوم موافق- مفهوم مخالف- حجیت مفاهیم
مقدمه:
حمد و ستایش خداوندی را سزاست که به بندگان قدرت تعقل و تدبر در نشانه های نامحدودش عطا فرمود و اسلام را به عنوان دین کامل و نعمتی تمام بر آنان ارزانی نمود و درود بر آخرین فرستاده اش، حضرت محمد(ص) و خاندان مطهرش که الگوهایی کامل در جهت عملی شدن مبانی عمیق اسلام برای رسیدن به کمال الهی بودند و معارف عمیق اسلام را بر مسلمانان عرضه نمودند. ریشه های اصلی علم اصول فقه که به کمک قواعد و قوانین مطرح شده در آن، آگاهی فرد نسبت به احکام شرعی فرعی از روی ادله تفصیلیه حاصل می شود، توسط خاندان پاک پیامبر(ص) مطرح شد تا طالبان راه حق و حقیقت با کمک مبانی مطرح شده در این علم، به احکام الهی و حکمت ها و مصلحت ها و مقاصد شرعیه، دست یابند و بنا به مقتضیات زمان و مکان و ورود مسائل نوپدید در جوامع مختلف، تفریع و درایات در ریشه های اصلی علم، بر آنان میسر باشد.
یکی از مهمترین مباحث مطرح در علم اصول، بحث مفاهیم و شناخت جایگاه و محدوده حجیت آن در استخراج احکام است. این مبحث علاوه بر نقش مهمی که در استنباط حکم فقهی توسط فقیه دارد، در مباحث حقوقی نیز کاربرد فراوانی دارد و حقوق دانان، وکلا و قضات را در جهت به دست آوردن احکام حقوقی یاری
می رساند. چراکه در متون قانونی، دستورات قضائی، روابط حقوقی و روزمره، با جملات مختلفی مواجه می شویم که برای درک مقصود گوینده باید به معانی آشکار و پنهان جملات، توجه ویژه ای داشته باشیم. زیرا آنچه که مبرهن است، اینکه انسان در بسیاری از سخنانش، منظور اصلی خود را مطرح و آشکار نمی سازد؛ بلکه گاهی شرایط اینگونه اقتضا می کند که بخشی از مقصود خویش را بیان می کند و بخش دیگر را به فهم مخاطب واگذار می نماید. به عنوان مثال، فرض کنیم برای شرکت در جشنواره مقاله نویسی، فراخوان مقاله به تمامی مؤسسات آموزشی ارسال شود و در این فراخوان این جمله ذکر گردد:
«به برنده نفر اول، جایزه سفر به مکه معظمه اعطا خواهد شد»
نخستین مطلبی که از این عبارت به ذهن مخاطبان متبادر می شود این است که: «اگر کسی در این فراخوان نفر اول شود، بلیط سفر به مکه معظمه جایزه خواهد گرفت» اما علاوه بر آنچه که از ظاهر عبارت مذکور فهمیده شد، مطلب دیگری نیز از آن استفاده می شود و آن اینکه: «اگر شرکت کنندگان در این فراخوان، رتبه اول را کسب نکنند، چنین جایزه ای را دریافت نخواهند نمود. »اگرچه این مطلب در ظاهر عبارت فراخوان تصریح نشده، اما لازمه گفته اوست زیرا طبق این عبارت، در یافت پاداش منوط به کسب رتبه اول است.
با توجه به این مثال و نظائر آن، می توان گفت که برخی از جملات، به غیر از معنا و مدلولی که به طور مستقیم از آنها فهمیده می شود، ممکن است بر معانی دیگری هم دلالت کنند که گوینده آنها را صراحتا بیان نکرده، ولی لازمه و نتیجه معنای اصلی جمله بوده و آن را اراده کرده است. بنابراین، اهمیت این موضوع آنجا آشکار می شود که در متون قانونی و احکام و دستورات قضائی و روابط بین قانون و مکلفین و روابط خود و دیگران، چنین جملاتی به وفور، مشاهده می شود.
مقاله حاضر به تحلیل این مسئله در اصول فقه مذهب شافعی و امامیه می پردازد. بنابر این، با واکاوی مفهوم و منطوق جملات، در اصول فقه مذهب شافعی و بهره گیری بیش از 20 منبع، در دو بخش اصلی یافته های خویش را عرضه می دارد.. در بخش اول، تحت عنوان: «مبانی و مفاهیم بنیادین» ابتدا به معرفی مختصرِ «منطوق»، «مفهوم» و اقسام آن و بیان کلیاتی در این مورد پرداخته شده و در بخش دوم، تحت عنوانِ: «جایگاه مفاهیم در اصول فقه شافعی» ثبوت مفهوم و قلمرو حجیت آن مورد بررسی قرار گرفته است.
بخش اول: مبانی و مفاهیم بنیادین:
گفتار اول:تعریف« منطوق» و «مفهوم»
عده ای از دانشمندان علم اصول، منطوق و مفهوم را اینگونه معنا نموده اند:
«منطوق»، معنایی است که یک جمله با دلالت مطابقی بر آن دلالت دارد اما «مفهوم»، معنایی است که با دلالت التزامی و به صورت بیّن به معنای اخص از جمله فهمیده می شود. طبق این دیدگاه، همچنان که الفاظ می توانند دلالت مطابقی داشته باشند، جملات نیز می توانند دلالت مطابقی و التزامی داشته باشند.بنابر این، منطوق در علم اصول، مرادف با دلالت مطابقی و مفهوم مرادف با دلالت التزامی در علم منطق است. زیرا دلالت مطابقی در علم منطق دلالت لفظ بر تمام موضوع له خود است این در حالی است که دلالت التزامی، دلالت لفظ بر معنای خارج از موضوع له و لازمه آن است.
برخی اصولیون امامیه نیز بر این اعتقادند: منطوق معنایی است که مستقیما از کلام فهمیده می شود و موضوع آن نیز در جمله ذکر شده است. به دیگر بیان: منطوق، جمله ای است که متکلم به آن نطق می کند و بر زبان می آورد و نمی تواند آن را انکار کند. اما مفهوم، معنایی است که بیان نشده و موضوع آن نیز در جمله ذکر نشده است ولی از ساختمان جمله فهمیده می شود. به عنوان مثال در جمله¬ی: «اگر زید نزد تو آمد به او احترام کن»، منطوق جمله، وجوب اکرام زید به هنگام آمدن او (معنای همان جمله) است- متکلم این معنا را به زبان آورده، نمی تواند از آن شانه خالی کند. مفهوم جمله، برداشتِ ما از جمله است:واجب نبودن اکرام زید در صورت نیامدن او(اگر زید نزد تو نیامد، اکرام او واجب نیست) این معنا از جمله فهمیده می شود. لذا متکلم می تواند به نحوی آن را انکار کرده، از آن شانه خالی کند و بگوید: منظور از حرف من، این معنا نبوده است.
مذهب شافعی بر اساس شیوه متکلمین در تقسیم بندی، راههای دلالت لفظ بر حکم را به دو قسمِ منطوق و مفهوم تقسیم می نماید. منطوق از دیدگاه شافعی به معنای «سخنی است که لفظ در محل نطق- به طوری که حکم وحالتی از حالات نطق است- دلالت می کند.» در این زمان، تفاوتی میان ذکر کردن آن حکم و نطق نمودن به آن یا عدم ذکر آن وجود ندارد.
گفتار دوم: اقسام مفهوم
به طور کلی، بیشتر فقهای مذاهب اسلامی، مفهوم را به دو قسم تقسیم می کنند :
1. مفهوم موافق: مفهومی که حکم آن از نظر مثبت یا منفی بودن ، موافق با حکم منطوق باشد. به مفهوم موافق: لحن الخطاب یا فحوای خطاب نیز می گویند. مانندِ: «لا تَقُل لَهُما أُفٍّ».
در این آیه مبارکه، منطوق: «لا تَقُل لَهُما أُفٍّ« است یعنی:(کوچکترین حرکت ناشایست(گفتنِ أُف بر پدر و مادر) حرام است) و مفهوم آن به این معناست که آزار رسانیدن و زدن پدر و مادر به طریق اولی حرام است.به دیگر بیان، آیه مذکور، به منطوق خود بر حرمت اف گفتن بر پدر و مادر و به مفهوم خود بر حرمت هر گونه آزار آنان دلالت می کند.
2. مفهومِ مخالف: مفهومی که حکم آن از نظر مثبت یا منفی بودن، مخالف با منطوق باشد. به مفهوم مخالف: دلیل الخطاب نیز می گویند .مثال: «إذا کانَ الماءُ قدرَ کُرٍّ لَم یُنَجِّسهُ شیءٌ»
منطوق: اگر آب به مقدار کر رسید نجس نمی شود
مفهوم: اگر آب به مقدار کر نرسید، نجس نمی شود
گفتار سوم: اقسام مفهوم مخالف
علمای علم اصول شیعه و سنی، برای مفهوم مخالف، انواع مختلفی ذکر کرده اند. مهمترین اقسام مفهوم مخالف عبارت است از: وصف، عدد، شرط، غایت، لقب.
تحقیق حاضر متکفل پرداختن به تمامی اقسام مفهوم مخالف نیست؛ بلکه با ارزیابی نمونه هایی از مفهوم مخالف، همچون مفهوم وصف، شرط و عدد به ثبوت مفاهیم مذکور و قلمرو حجبت آن در اصول فقه شافعی مورد اهتمام بوده است.
بخش دوم: جایگاه مفهوم در اصول فقه شافعی
گفتار اول: ثبوت مفهوم
تقریبا همه علمای اسلام، در ثبوت مفهوم موافق، اتفاق نظر دارند زیرا «هیچ یک از مذاهب اسلامی، مفهوم موافق را به عنوان یک مفهوم، انکار نکرده است. به جز ابن حزم ظاهری و موافقان او. ابن رشد در این مورد به او خرده گرفته، می گوید: مفهوم از باب ادله نقلی است و هر کس آن را رد کند در حقیقت نوعی خطاب را رد کرده است. ابن تیمیه نیز در این باره می گوید: انکار مفهوم موافق مکابره محض است».
مذهب شافعی نیز معتقد به تحقق مفهوم موافق است. به شرطی که مناط حکم در موضوع مسکوت(مفهوم)، قوی تر از مناط حکم در موضوع مذکور(منطوق) باشد. همانند آیه مبارکه: (لا تَقُل لَهُما أُفٍّ) که مناط حکم در موضوع مسکوت(آزار رساندن) از موضوع مذکور(اف گفتن) شدید تر و قوی تر است.
همچنین، شافعی، مفهوم موافق را از جهت معنایی، نوعی قیاس می داند. زیرا ثبوت حکم برای موضوع مسکوت را متوقف بر درک معنایی می داند که رابطه مستقیم با مناط حکم دارد و رایحه قیاس در درون آن وجود دارد. تا جایی که بیضاوی در منهاج الوصول، دلالت تأفیف بر تحریم زدن را در زمره مفهوم موافق می داند و در مورد قیاس نیز همین مثال را ذکر می نماید و می گوید: قیاس یا قطعی است یا ظنی و در این حالت، فرع از جهت حکم سزاوارتر از اصل است همانند تحریم زدن که بر تحریم تأفیف قیاس شده است.
گفتار دوم: قلمرو حجیت مفهوم و آثار آن در فقه شافعی
الف) مفهوم موافق
طبق منابع اصول فقه شافعی، مفاهیم موافق از دیدگاه اصولیان این مذهب، حجت است. شاهد بر این مطلب، گفتار محمدبن عبده زمانی است که در کتابش بحث حجیت قرآن را مطرح می سازد و به این مطلب تاکید می کند که دلالت عمومات قرآن قطعی نبوده و با سنت در یک سطح قرار دارد و خبر واحد و متواتر هر دو می توانند ناسخ قرآن، مخصص عمومات و مبین مجملات آن باشد، این نکته را بیان می کند که مفاهیم و قیاس از دیدگاه این مذهب حجیت دارد. در نتیجه، شافعیه حدود و کفارات را با استناد به مفهوم موافق و قیاس، ثابت می دانند.
این دیدگاه در مورد مفهوم موافق در کتاب البرهان فی اصول الفقه امام الحرمین، تحت عنوانِ «الحاق المسکوت عنه بالمنطوق به من طریق الفحوی» تبیین شده است.
ب) مفهوم مخالف
از دیدگاه مذهب شافعی، مفهوم مخالف دارای اعتبار و حجیت است. این در حالی است که مفهوم مخالف از دیدگاه مذهب امامیه در برخی موارد حجیت ندارد. محدوده حجیت مفهوم در مصادیق مخالف آن، به شرح ذیل است:
1. وصف
در صورتی که حکم شرعی بر اساسِ واژه ای که دارای وصف ویژه ای است، قرار گرفته باشد، به طوری که در صورت نبود وصف، حکم شرعیِ آن واژه منتفی گردد، در این صورت می توان گفت وصف، مفهوم دارد.
شافعی، مفهوم وصف را به طور مطلق، حجت و یکی از طرق دلالت می داند. البته برخی از شافعیه آن را به عنوان یکی از طرق دلالت، حجت نمی دانند به گونه ای که اگر ببینند حکمی به صفتی مقید شده، به دلیل عدم حکم آن برای موضوعات فاقد آن صفت نیست بلکه ممکن است به دلایلی دیگر باشد و این یعنی مفهوم وصف حجیت ندارد.
از دیدگاه شافعی در آیاتی همچون: «فمن اضطرّ غیر باغٍ و لا عاد فلا إثم علیه» به اتناد وصف، خوردن میته برای فرد مضطری که متجاوز نباشد، مباح است. وی می گوید: با فقدان این وصف در مضطر، حکم اباحه اکل میته، منتفی می شود.
به طور کلی، در بررسی های فقهی، آراء اصولی شافعی در رابطه با اعتبار مفهوم وصف، به عنوان مبنا مورد استفاده قرار گرفته است. مبنی بر اینکه، مبنای اصولی مفهوم وصف، بی تردید بر فقه شافعی تأثیری بنیادین دارد. به عنوان مثال، در آیه مبارکه «احل لکم… و المحصنات من الذین اوتوا الکتاب» شافعی بر این عقیده است که طبق مفهوم وصف در این آیه، ازدواج با زنان عفیف و آزاد از اهل کتاب مباح شده است و این دلیل بر ممنوع بودن ازدواج کنیزان کتابی است. زیرا در زبان عرب این امر واضح است که اگر حکم اباحه یا حرمت بر موضوعی به لحاظ وصفی تعلق می گیرد بر این مبنا است که با نبود آن صفت، حکم موضوع، تغییر می یابد.
حدیث پیامبر(ص) مؤید این مطلب است:
« من ابتاع نخله قدابرت فثمرتها للبائع إلّا أن یشترطها المبتاع» هر کس نخل تلقیح شده ای بخرد، میوه آن از آن فروشنده است مگر اینکه خریدار [ملکیت] آن را شرط کند.
منطوق حدیث عبارت است از:«اگر نخل تلقیح شده ای که میوه اش بر آن است، فروخته شود، میوه مشمول بیع نمی شود بلکه از آنِ فروشنده است مگر اینکه خلاف آن در عقد شرط شده باشد. مفهوم حدیث: میوه ای که بر چنین درخت خرمایی است مشمول قرارداد بیع می شود و به ملکیت مشتری در می آید.
2. عدد
مفهوم داشتن عدد بدین معناست که حکم، به عدد معینی معلق گردد به طوری که از آن، نقیض حکم برای غیر آن عدد، خواه کمتر و خواه بیشتر برداشت شود. به عنوان مثال در قرآن کریم: «الزانیه و الزانی فاجلدوا کل واحد منهما مأه جلده» بحث در مفهوم دار بودن یا نبودن عدد است. برخی اصولیان شیعه همچون صاحب کفایه معتقد است: «نفس عدد مفهوم ندارد به عنوان مثال اگر گفته شود: نماز صبح دو رکعت است، بدیهی است اگر کسی نماز صبح را یک رکعت به جا آورد نمازش باطل است. دلیل چنین بطلانی به سبب مفهوم دار بودن عدد نیست بلکه چون منطق جمله، نماز دو رکعتی بود و او منظورش را مخالفت نموده، لذا باطل است.
این در حالی است که مفهوم عدد از دیدگاه شافعی، حجت است. اما از دیدگاه ابوالمعالی جوینی، خود عدد یکی از مصادیق مفهوم وصف است.
3. شرط
مفهوم شرط نیز نزد شافعیه حجت است و حتی فخر رازی( از دانشمندان شافعی) که مفهوم وصف را حجت نمی داند، آن را حجت می داند. به عنوان مثال در آیه مبارکه«وإن کنّ أولات حملٍ فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن» طبق منطوق آیه:اگر زن باردار باشد، نفقه او واجب است. شافعی به مفهوم آیه استناد می کند و می گوید: در صورت باردار نبودن زن، نفقه بر او واجب نیست. از این رو به نظر می رسد وی به مفهوم شرط در آیه مبارکه استناد ورزیده است. اگرچه در سخنان وی، رایحه استفاده از مفهوم وصف به مشام می رسد زیرا در این رابطه ذکر می کند: «هنگامی که نفقه زن مطلقه با وصف ویژه ای واجب شود، این تقیید به وصف خاس دلالت دارد که زن مطلقه بدون وصف مذکور، نفقه اش واجب نیست.»
همچین در آیه مبارکه:«و من لم یستطع منکم طولا أن ینکح المحصنات المؤمنات فما ملکت ایمانکم من فتیاتکم المؤمنات ذلک لمن خشی العنت منکم»
در آیه مبارکه فوق، حلیت نکاح کنیز، مشروط به عدم توانایی مرد بر ازدواج با زنان آزاد و خوف او از به گناه افتادن به سبب تجرد و عدم ازدواج است. شافعی و جمهور فقها به مفهوم شرط در این آیه استناد می کنند و ازدواج با کنیز را در صورتی جایز می دانند که آن دو شرط مذکور(عدم استطاعت مالی برای ازدواج با زنان آزاد- ترس از به گناه افتادن به سبب تجرد) وجود داشته باشد.
نتیجه گیری:
• چنانکه از تحقیق بر می آید، مفاهیم، در اصول فقه شافعی از اهمیت بسزایی برخوردار است و این مرهون توجه او به منطوق های قرآن، تعمق و تفحص در مضامین آیات و روایات است.
• شیوه استدلال او بر مفاهیم قرآن و سنت بر اساس تسلط وی به متون عربی و قواعد تفسیر و سایر علوم مربوطه است.
• میزان اهتمام وی به ظواهر و مباحث اصولی مرتبط با آن و دفاع وی از اخبار واحدی که دارای راوی ثقه و ضابط است برای درک مفاهیم آن، از میان کتاب اصولی مدون توسط وی و پیروانش نشان دهنده توجه او به مفاهیم است و بدینسان، رسالت اندیشمندان اصولی، آنان را به اموری چنین فرا می خواند:
• استخراج مفاهیم قرآنی و مدالیل التزامی در جهت استنباط دقیق و عمیق مقاصد شریعت
• نشان و ارائه دادن موارد اتحاد برداشتهای مفاهیم متون
• اهتمام جدی برای حذف نقاط افتراق در علم اصول، با تکیه بر نقاط اشتراک و تأکید بر آنها.
فهرست منابع و مآخذ:
الف) کتب
قرآن كريم
1. ابراهیم الزلمی، خاستگاههای اختلاف در فقه مذاهب، ترجمه حسین صابری، مشهد، آستان قدس رضوی.
2. ابن حاجب کردی، عثمان بن عمر، مختصر المنتهی، با شرح عضد الدین ایجی و سعد الدین تفتازانی.
3. بیهقی، احمدبن حسین، احکام القرآن للشافعی، بیروت، دار الفکر، 1418هـ ق.
4. الترکی، عبدالله عبدالمحسن، اسباب اختلاف الفقهاء، مکتبة الریاض الحدیثة بالریاض، الطبعة الثانیة،1397هـ ق.
5. آمدی، علی بن محمد کردی، الاحکام فی اصول الاحکام.
6. حیدری، علی نقی، اصول الاستنباط، قم، انتشارات حقوق اسلامی.
7. جوینی، ابو المعالی عبدالملک بن عبدالله بن یوسف، البرهان فی اصول الفقه، الطبعه الاولی، 1399هـ ق.
8. خراسانی، میرزا ابوالقاسم، کفایة الاصول
9. شافعی، محمد ابن ادریس، الأم، بیروت، دارالمعرفة، 1409هـ ق.
10. فیروزآبادی شیرازی، ابو اسحاق ابراهیم بن علی بن یوسف،التبصره فی اصول الفقه، شرح و تنقیح: محمدحسن هیتوه.
11. ——، المهذب( از کتب فقهی شافعی که از کتابخانه المکتبه الوقفیه به صورتpdf شده دانلود شده است.)
12. گیلانی، میرزا ابوالقاسم(معروف به میرزای قمی)، قوانین الاصول،انتشارات اسلامیه.
13. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، انتشارات معارف اسلامی، چاپ دوم.
14. — ، المنطق، انتشارات معارف اسلامی، چاپ اول.
ب) نشریات
1. فصلنامه پژوهش های اصولی شماره سوم و پنجم.
2. مجله تخصصی الهیات و حقوق، پاییز 1386، شماره25.
ج) منابع نرم افزاری
1. لوح فشرده DVD : کتابخانه اهل بیت( شامل 4700جلد کتاب از تمامی مذاهب اسلامی)
1. Ahlulbayt library
First version 2005
2 . لوح فشرده: کتابخانه نور( اصول فقه ) شامل 76 عنوان کتاب اصول فقه، موسسه خدمات کامپیوتری نور.
2. WWW.noor soft.org
Support @ .noor soft.org
3 . لوح فشرده: کتابخانه نور(جامع کتب فقهی) شامل 80 عنوان کتاب فقهی، مؤسسه خدمات کامپیوتری نور.
3. WWW.noor soft.org
4 . نرم افزار انوار الهدایت(2) شامل 18 عنوان کتاب از علامه سید مرتضی عسگری.
5. اولین و کاملترین نرم افزار فرهنگ لغت عربی به فارسی و فارسی به عربی .
FQXD – PPTS – 6 KIK
مؤسسه تولید نرم افزار اسلامی (متنا)، انتشارات اسلام.
د) سایتهای اینترنتی
.1 WWW.almaktabat shamelat . org
(المکتبه الشامله)
.2 WWW.almaktabatalvaghfiat . org(المکتبه الوقفیه)
آخرین نظرات