فرهنگ عبارت است از مجموعه باورها و ارزشها و الگوهای رفتاری برخواسته از این ارزشها و باورها.
مدیریت فرایند بکارگیری موثر و کارآمد همه منابع مادی و معنوی بر اساس نظام ارزشی پذیرفته شده از طریق برنامه ریزی٬ سازماندهی٬ بسیج منابع و امکانات٬ هدایت و کنترل در صدد دست یافتن به هدف های سازمان می باشد.مدیریت فرهنگی: مدیریت با رویکرد فرهنگی است .
عناصر اصلی فرهنگ:
باورها: بینشها٬ اعتقادات و اصول اولیه
ارزشها: گرایشها که به دنبال باورها پیدا میشود
رفتارها: ناشی از ارزشهایی است که از باور ها نشأت میگیرد.
بر این اساس باورها در رأس قرار داشته سپس ارزشها هستند که بر اساس باورها شکل میگیرند و به دنبال باورها و ارزشها ٬ رفتارها شکل میگیرد.
ابعاد مدیریت فرهنگی اخلاقی:
۱. از خود شروع کنیم: آیا وقتی برنامه های فرهنگی گذاشته میشود صرفا برای دیگران است یا خود فرد نیز استفاده میکند. اگر وقتی چیزی را می گویید ٬ بدانید که نمیخواهید عمل کنید ٬ اثر ندارد.
۲. احترام به سنت های نیکوی پیشین : چنانچه مدیران قبلی برنامه و تجارب نیکویی داشته اند نباید نسبت به آن بی اعتنا بود.
۳. ایجاد زمینه پذیرش از راه:
الف: توجیه و تبیین ؛ مثلا خداوند فواید و مضرات احکام و اعمال را در دین بیان کرده است.
ب: تشویق و تنبیه
باید دقت کرد که از نظر اجرایی٬ توجیه و تبیین مقدم است. زیرا تشویق و تنبیه با کرامت انسانی سازگار نیست.
۴. سعه صدر؛ حضرت علی علیه السلام فرمودند: آلة الریاسة سعة الصدر.( غررالحکم)
۵. خ س ت گ ی ناپذیری ( خستگی ناپذیری) : یکی از اموری که به انسان انرژی و عدم خستگی برتی کار را می دهد٬ علاقه داشتن به آن است . علاقه به کار خستگی را برای انسان بی معنا میکند.
۶. ایثار و فداکاری: کار فرهنگی دغدغه٬ شور و احساس می خواهد . « قل لا اسئلکم علیه من اجر من جاد ساد»
۷. توجه به کرامت انسان ها
۸. انتقادپذیر و انتقادگر بودن؛ در انتقاد کردن سه نکته را باید رعایت کند: سازنده باشد. محترمانه باشد. در صورت لزوم محرمانه باشد.
از اصول مدیریتی که باید در مدیریت فرهنگی بدان توجه کرد عبارتند از :
۱. مشورت: دو ثمره مهم این کار استفاده از تجربه و عقول دیگران و ایجاد انگیزه در آنان است.
۲. استفاده از تجارب دیگران در گذشته
۳. تکرار و تمرین مباحث سپس اجرایی کردن و تحلیل بازخوردها
۴. مطالعه بسیار
۵. استفاده از هنر
۶. ایجاد یک فضای صمیمی در بین طلاب
۷. ایجاد شوق در بین طلاب به طور مثال با برگزاری مسابقه و پخش مولودی و سرود و …
۸. تقویت هزت نفس
۹. شناسایی روحیه طلاب و دادن مسولیت مطابق با شخصیت آنها مثل برون گرا و درون گرا بودن طلاب
۱۰. شناسایی طلاب خلاق
و….
کلید مهم مدیریت برنامه ریزی سازماندهی هدایت کنترل نیروهای انسانی و منابع است.
برای برنامه ریزی ابتدای باید وضع موجود را شناخت و سپس وضع مطلوب را ترسیم کرد. در نتیجه برنامه ریزی مجموعه گام هایی است که ما باید برداریم تا از وضع موجود به وضع مطلوب برسیم . نکته دیگر این است که سه نوع برنامه وجود دارد: کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت که در ابتدا باید برنامه بلند مدت مشخص شود و از دل آن برنامه های کوتاه و میان مدت بیرون می آید. مثال در کوه نوردی هدف رسیدن به قله کوه است و ایستگاه های بین راه همان برنامه های کوتاه مدت یا میان مدت هستند.
آخرین نظرات