بين الحرمين از حرم حضرت ابوالفضل(ع) تا حرم مطهر امام حسين (ع) در شب وفات حضرت زينب (ع) پذيراي هزاران عزادار و دوستدار اهل بيت(ع) بود كه سياه پوش و بر سر و سينه زنان، اشك ماتم ريختند.
همزمان با شب شهادت عقیله بنی هاشم، دسته جات عزاداري با پرچم هاي سرخ و سبز در صف هاي طولاني از ورودي حرم حضرت ابوالفضل (عليه السلام) وارد بين الحرمين مي شدند و با اشعاري در غم زنيب كبري (س) به طرف حرم سيدالشهدا تابوت نمادين اين بانوي بزرگ اسلام را حمل كردند و سينه زنان و زنجير زنان يا زينب زينب (سلام الله عليها) سرداند.
جوانان با به گردش در آوردن پرچم هاي سرخ و سبز در پيشاپيش دستجات عزاداري غم جانسوزي را از وفات بانوي دو عالم، نماد صبر و شكيبايي، اوج گذشت وفا مهرباني، به نمايش گذاشتند.
زائران در بين الحرمين نيز به دور دستجات عزاداري حلقه زده بودند با چشمهاي اشك بار با نوحه سرايي مداحان همراهي كردند و در غم زينب كبري (سلام الله عليها) گريه كردند.
سالخوردگان زن و مرد نيز كه توان همراهي عزاداران را نداشتن در گوشه اي با چشمان خود عاشقان و دلباختگان اهل بيت را همراهي كردند و زير لب زينب زينب سر مي داند و آهسته، آهسته گريستند.
پانزدهمين روز از ماه رجب سال 62 هجري مصادف است با سالروز وفات اسوه صبر و شكيبايي حضرت زينب كبري (س)، بانويي كه از وجود او بود كه صبر معنا و مفهوم پيدا كرد و واژه صبر در مقابل نام حضرت زانو زند.
حضرت زينب كبري عليها السلام در روز پنجم جماديالاولي سال پنجم يا ششم هجري قمري در شهر مدينه منوّره متولّد گرديده و جهان را به قدوم خويش مزين فرمودند.
نام مبارك آن بزرگوار زينب، و كنيه گراميشان ام الحسن و ام كلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از صدّيقة الصغري، عصمة الصغري، ولية اللّه العظمي، ناموس الكبري، شريكة الحسين عليهالسّلام و عالمه غير معلّمه، فاضله، كامله و …
چندي از تولد اين بانوي بزرگوار نگذشته بود كه در خواب رويايي غمناك ميبينند، زينب كبري(س) مسير پرحادثه و دردناكي را كه در پيش دارد در همان زمان كودكي در آينه رويا مينگرد و آن را براي جدش پيامبر اكرم بازگو ميكند و پيامبر خدا حوادثي را كه در انتظار اوست تعبير ميكند تا او كه دست پرورده علي و بزرگ شده دامان زهراست، خود را براي رويارويي با اين حوادث مهيا سازد.
از امام سجاد عليه السلام نقل شده است: «عمهام زينب در مسير اسارت از كوفه به شام هم فرايض و هم نوافل خود را به جاي ميآورد و غفلت نداشت. فقط در يكي از منازل به خاطر شدت ضعف و گرسنگي، نشسته نماز خواند كه بعد معلوم شد، سه روز است غذا ميل نكرده، زيرا به هر اسير شبانه روز يك گرده نان ميدادند و عمهام سهميه خود را بيشتر اوقات به بچهها ميداد.
منبع :حوزه نیوز
آخرین نظرات