دین اسلام به عنوان کاملترین دین آسمانی، از هر گونه عیب و نقصی به دور است. یکی از نواقص احتمالی قوانین و شریعتها، عدم برنامهریزی و پیشبینی مشکلاتی است که برای پیروان آن شریعت و قانون ممکن است پیش بیاید؛ به همین جهت هر قانونی باید مشکلات احتمالی عمل به خود را، پیشبینی و برای دفع یا رفع آن توصیهها و راهکارهایی را ارائه دهد. از جمله خطرات نزدیک به ذهن، پس از نزول قرآن کریم و ابلاغ شریعت ناب محمّدی این بوده است؛ که مبادا در بین صفوف امّت اسلامی تفرقه و اختلاف پیش بیاید و از انسجام درونی جهان اسلام کاسته شود. به همین منظور قرآن کریم و پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) توصیهها و تأکیداتی منظور داشتهاند که به مواردی از آنها اشاره میکنیم.
عبرتآموزی از اختلاف گذشتگان
قرآن کریم توجّه همگان را نسبت به اتّفاقات و اختلافات پیش آمده برای امّتها و اقوام گذشته جلب نموده و نسبت به عاقبت دردناک و عذابآور آنها هشدار میدهد و میفرماید: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ راى اينان عذابى بزرگ خواهد بود.» دین اسلام همواره، مملوّ از نشانههای روشن برای هدایتپذیری انسانها بوده است و کتاب آسمانی خود را نور و روشنگر معرفی میکند و میفرماید: «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبين [مائده/15] و از جانب خدا، نورى و كتابى صريح و آشكار بر شما نازل شده است.» مؤمنان، با تدبّر و اندیشه در بسیاریوَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيم [آلعمران/105] همانند آن كسان مباشيد كه پس از آنكه آيات روشن خدا بر آنها آشكار شد، پراكنده گشتند و با يكديگر اختلاف ورزيدند، البتّه ب از این نشانهها، به روشنی، راه درست را خواهند فهمید؛ به شکلی که راهی برای اختلاف و تفرقه باقی نخواهد ماند، البته شرطش پیروی از این نشانههاست.
امام علی (علیه السلام) و فرمان وحدت
بزرگترین پرچمدار وحدت و یکپارچگی وحدت امّت اسلامی، امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است؛ زیرا در سختترین شرایط و بر مبنای مصالح اصل دین اسلام، وحدت و انسجام تمام جامعه اسلامی را بر هر هدف و خواسته دیگری ترجیح داد. اگر این ایثارها و از خودگذشتگیها نبود، شاید امروز اثری از دین اسلام باقی نمانده بود. ایشان بیانات فراوانی در این زمینه دارند؛ از جمله اینکه فرمودند: «وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُع [1] بر شما باد به پيوستن با يكديگر، و بخشش همديگر، مبادا از هم روى گردانيد، و پيوند دوستى را از بين ببريد.» ایشان در جای دیگری میفرمایند: «صَلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ أفْضَلُ مِنْ عامَّةِ الصَّلاةِ وَالصِّيامِ [2] اصلاح اختلافها، از تمامى نمازها و روزه ها برتر است.» وقتی اصلاح کدورت بین دو نفر از مسلمان اینقدر مورد تأکید و با ارزش است؛ قطعاً از بین بردن کدورتها و تفرقهها بین صفوف مسلمین، از واجبترین و ضروریترین کارها خواهد بود.
اصول مشترک؛ محور وحدت فراگیر
کسانی که اصول دین اسلام را قبول دارند، مسلمان نامیده میشوند و در جُرگه مسلمین قرار می گیرند و از تمامی حقوق اسلامی برخوردار می شوند. وقتی همه مسلمانان به خدایی واحد، کتابی واحد و پیامبری واحد اعتقاد دارند، چه معنایی دارد که به اختلاف و فاصله گرفتن از یکدیگر روآورند؟! امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مذمّت کسانی که بر طبل اختلاف و تفرقه بین مسلمانان میکوبند میفرماید: «وَ إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ وَ نَبِيُّهُمْ وَاحِدٌ وَ كِتَابُهُمْ وَاحِدٌ أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ [تَعَالَى] سُبْحَانَهُ بِالاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْه؟ [3] خدای آنها يكى، پيامبرشان يكى، و كتابشان يكى است. آيا آنها را خداوند به اختلاف و دو دستگى فرمان داده و او را اطاعت مى كنند؟ يا آنها را از اختلاف نهى كرده و فرمانش را سرپيچى مى كنند؟» از این جملات فهمیده میشود که منطق دین اسلام و دستور خداوند متعال به تمامی امّت اسلامی، حفظ یکپارچگی و اتّحاد است نه تفرقه و جدایی! یعنی کسانی که آگاهانه، بر ساز ناسازگاری مسلمانان با یکدیگر میدمند، گنهکارند و کسانی که نادانسته در این میدان وارد میشوند، بازیچه گروه قبلی و از جمله گمراهترین افراد هستند.
وظایف رهبران حکومتهای اسلامی
به عقیده شیعه در عصر غیبت که دست ما از ارتباط مستقیم با امام معصوم (علیه السلام) کوتاه است، باید به فقهاء مهذّب رجوع کنیم. حضرت ولیّ عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) در این رابطه میفرمایند: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ [4] حوادثى كه براى شما پيش مىآيد، (براى دانستن حكم آنها) رجوع كنيد به راويان حديث ما زيرا آنها حجّت من بر شما هستند، و من حجّت خدا بر آنها ميباشم.» اين راويان در زمان بعد از غيبت، منحصر به فقها و مجتهدين و مراجع تقليد شيعه است. زيرا آنها در سايه اجتهاد و تسلّط بر مدارك احكام از هر كس ديگر در استنباط احكام شرعى استادترند و به عبارت ديگر كارشناس اين فن هستند. از طرف دیگر؛ امام علی (علیه السلام) یکی از وظایف اصلی رهبران امّت اسلامی را اینگونه بیان میدارند: «وَ مَكانُ الْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكانُ النِّظامِ مِنَ الْخَرِزِ يَجْمَعُهُ وَيَضُمُّهُ فَإذَا انْقَطَعَ النِّظامُ تَفَرَّقَ الْخَرِزِ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَمْ يَجتَمِعْ بِحَذافيرِهِ أبداً [5] جايگاه رهبر و سرپرست در اجتماع، جايگاه رشتهاى است كه دانهها را به هم پيوند داده و جمع مىكند، و آنگاه كه آن رشته بگسلد، دانهها پراكنده گشته و هرگز تمام آنها جمع نخواهند شد.» برآیند این دو روایت با شرحی که گذشت، این مطلب را نتیجه میدهد؛ که رهبران دینی وظیفه دارند، برای حفظ و توسعه وحدت در بین آحاد امّت اسلامی از هیچ تلاشی فروگزار نکنند. این، یک وظیفه است و نباید از توطئهها و نقشههای شوم دشمنان اسلام برای بر هم زدن صفوف اتّحاد مسلمین غافل شد.
نتیجه اینکه؛ اعتقاد به توحید، قرآن کریم، پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) و نیز مقبولیّت علی (علیه السلام) از جمله مشترکات فراوان تمامی امّت اسلام است. با نظر به بیانات تمامی این مشترکات مقدّس؛ وظیفه شرعی و عقلانی همه امّت اسلام به خصوص رهبران جوامع اسلامی، تقویت اتّحاد قاطبه مسلمین و نیافتادن در دامهای تفرقهافکنانه دشمنان دیرینه دین اسلام است.
>پینوشت
[1] شريف الرضي، محمد بن حسين؛ نهج البلاغة(صبحي صالح)، ناشر: هجرت، قم، سال چاپ: 1414ق، ص422.
[2] كلينى، محمد بن يعقوب؛ الكافي(ط-الإسلامية)، ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران، سال چاپ: 1407ق، ج7، ص51.
[3] شريف الرضي، محمد بن حسين؛ نهج البلاغة(صبحي صالح)، ناشر: هجرت، قم، سال چاپ: 1414ق، ص60.
[4] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى؛ بحار الأنوار( ط- بيروت)، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بیروت، سال چاپ: 1403ق، ج53، ص181.
[5] شريف الرضي، محمد بن حسين؛ نهج البلاغة(صبحي صالح)، ناشر: هجرت، قم، سال چاپ: 1414ق، ص203.
منبع:سایت رهروان ولایت
آخرین نظرات