ویژگی هایی که یک مبلغ باید داشته باشد چیست؟؟؟2
فرم در حال بارگذاری ...
|
ویژگی هایی که یک مبلغ باید داشته باشد چیست؟؟؟2
4) ساده زیستی و مردمگرایی:مبلغ دین، باید چونان انبیای الهی، با مردم بجوشد، مثل آنان زندگی کند; ساده و بی آلایش بنماید; خود را در حجاب تجمل و رفاه پناه نکند; با مردم تماس نزدیک و رو در رو بیابد و همسطح توده ی مخاطب خود جلوه کند.تبلیغ دینی در لباس تجمل، اثر معکوس می گذارد و ضد تبلیغ می شود جامعه را از دینداری و دینخواهی دور می کند و آنان را به وادی بی اعتقادی و هرهری مذهبی می کشاند. تجربه ی مغرب زمین، شاهدی بر این مدعا است. ارباب کلیسا، زندگی پر تجمل را برگزیدند و از زندگی عادی مردم، دورتر و دورتر شدند. مبلغان مسیحیت در غرب، در منطقه یی که می زیستند، معمولا جزو اشراف و طبقه ی فرا دست جامعه بودند. کشیش، از اشراف ده و اسقف، جزو اشراف منطقه و کاردینالها، در میان اشراف کشور جای داشتند. زندگی هر گروه از این طبقات روحانی، با زندگی مردم عادی مخاطب خود، فرسنگها فاصله پیدا کرد. این شرایط و احوال، بی اعتمادی جامعه ی غربی را به کلیسا و مبلغان دینی مسیحیت آفرید و جامعه ی دینی قرون وسطایی غرب را به جامعه ی لاییک و دور از مذهب امروز مبدل ساخت.نفوذ مبلغان روحانیت شیعی، در پرتو مردمی بودن و ساده زیستی آنان تحقق یافت. مبلغان روحانی، در روستاها و شهرها، چون مردم می زیستند، با آنان به سر می بردند، در غم و درد ایشان شریک می شدند; چونان عضوی از خانواده ی مخاطبان خویش می بودند و در راحت و عسرت، همدمی می کردند.این عنصر و خصلت ارجمند، باید محفوظ بماند. مبلغان دین، در صورتی می توانند به تاثیرگذاری خود مطمئن باشند که با زبان مردم و در کنار مردم سخن بگویند. باید بدانند که در موضعی برتر و در شکل و شمایلی مجلل، سخن از عرش تجمل فرود نمی آید و در دلها اثر نمی گذارد، بلکه همان گونه که اشاره شد اثر معکوس می نهد و به مرور، حصاری آهنین در گرداگرد قلبها می کشاند و آنان را از شنیدن حرف دین، محروم می سازد.مبلغانی که ما به این جا و آن جا اعزام می کنیم، مبلغانی باشند که به شکل مردم باشند، … در حد وضع مردم باشند یعنی اگر مبلغ اعزام می کنیم، مثلا ناگهان با هلیکوپتر، وارد فلان شهر کوچک نشود که بخواهد سخنرانی بکند! این، فایده ندارد… آن روحانی یی که با هلیکوپتر به شهری وراد می شود، برای چه کسی می خواد سخنرانی بکند!؟ چه طور می خواهد سخنرانی بکند؟! کدام ایمان و اطمینان را جلب می کند؟! یک وقت، مسؤولی است; یک وقت خطری است; یک وقت، فرصت کمی است; یک وقت، چیزهای دیگری است - که البته شرایطش فرق می کند - اما یک وقت هم هست که مثلا یک روحانی، با فلان اتومبیل کذایی حرکت می کند، تا در فلان شهر سخنرانی کند و موقع پیاده شدن، راننده و حالا متاسفانه پاسداران هم این کار را یاد گرفته اند در اتومبیل را باز کند! واقعا چه لزومی دارد؟ این کار، غلط است گمان نمی کنم فضیلت این اعزام، بیشتر از عدم اعزام باشد.
|
آخرین نظرات